responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 485


مسخشدگان را بر آنها نهاده‌اند ، و نيز آن حيواناتى كه استفاده خوراك و هر نوع استفادهء ديگرى از آنها حرام است .
مأمون گفت : خداوند مرا پس از تو زنده نگذارد اى ابو الحسن ! بخدا سوگند علم صحيح يافت نميشود مگر نزد شما خاندان ، و علوم همهء پدرانت يك جا بتو رسيده است ، خداوند از اسلام و اهلش تو را جزاى خير دهد .
حسن بن جهم گفت : چون آن حضرت برخاست من او را دنبال كردم و آن جناب بمنزل رفت ، و من بر او وارد شدم و عرضه داشتم : يا ابن رسول الله سپاس خداى را كه نظر نيك امير المؤمنين مأمون را متوجّه شما ساخت و عقيدهء او را در بارهء شما نيكو نمود تا حدّى كه او را بر آن داشت كه احترام شايسته اى از حضرتت بجاى آورد ، امام در پاسخ من فرمود : اى ابن جهم آنچه تو از احترام و اكرام او نسبت بمن و گوش دادن او بمطالب من ديدى فريبت ندهد ، همانا بزودى مرا با دادن سمّ هلاك خواهد كرد و او بر من جفاكار گردد و من اين را از راه همان عهد معهودى كه از پدرانم از رسول خدا صلى الله عليه و آله بمن رسيده است ميدانم ( مراد صحيفهء جامعه است كه املاء رسول خدا صلى الله عليه و آله و كتابت امير مؤمنان عليه السّلام است ) ، و تو اين مطلب را تا من در قيد حياتم فاش مساز و آن را كتمان كن .
حسن بن جهم گويد : من بإحدى اين ماجرا را در ميان نگذاردم تا اينكه

485

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 485
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست