نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 472
آن داشت كه خداوند پيامبرش را مأمور دعوت او به اسلام كند ، كه در اين صورت طاقت تحمّل حكم و تكليف را دارا بوده ، و قدرت بر اداى فرائض الهى داشته است ، يا نه اين صلاحيت را نداشته كه خداوند رسولش را مأمور بدعوت او بنمايد ، و رسول خدا صلى الله عليه و آله از پيش خود او را دعوت كرده نه بحكم خدا ، كه در اين صورت لازم آيد كه بر خدا افترا بسته باشد ، و خداوند ميفرمايد : * ( وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الأَقاوِيلِ ، لأَخَذْنا مِنْه بِالْيَمِينِ ، ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْه الْوَتِينَ ) * ( اگر بر ما افترا بندد هر آينه دست راست او را گرفته و رگ قلبش را قطع مىكنيم الحاقة : 46 الى 44 ) و با وجود اين آيا باز پيغمبر صلى الله عليه و آله بندگان خدا را بدان چه خداوند تعالى طاقت آن را بديشان نداده تكليف مينمايد ؟ و اين از محالات است كه بودنش امكان ندارد ، و هيچ دانائى بر آن حكم نمىكند ، و پيامبر صلى الله عليه و آله هم بر آن دلالت نمىنمايد ، خداوند بزرگتر است از اينكه امر بمحال كند ، و شأن رسول او هم أجل است از اينكه امر كند بچيزى كه خلاف ممكن است در حكمت بارى تعالى ، چون سخن مأمون بدينجا رسيد همگى ساكت شدند و از اظهار نظر لب فرو بستند . مأمون گفت : تاكنون شما سؤال ميكرديد و بر من اشكال مىگرفتيد اكنون اجازه مىدهيد كه من از شما سؤالاتى كنم ؟ گفتند : بله بفرماييد ، مأمون گفت :
472
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 472