responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 432


ابراهيم بن عبّاس روايت كرده كه گفت : هرگز نديدم حضرت رضا عليه السّلام با كلامى در گفتارش به كسى جفا و يا درشتى كند ، و هيچ گاه نديدم سخن كسيرا قطع كند ، صبر ميكرد تا طرف سخنش تمام شود و بعد اگر لازم مىديد كلامى ميگفت ، و نديدم كسى از او حاجتى بخواهد و مقدور آن حضرت باشد و ردّ كند ، و هرگز نزد كسى پاى خود را دراز نمىكرد ، و در برابر همنشين و جليسى تكيه نميداد ، و هرگز نديدم از خدمتكاران و كارگزاران خود كسى را بد بگويد و دشنام دهد ، و يا در پيش چشم كسى آب دهان بيندازد ، و هرگز نديدم در خنديدن قهقهه نمايد ، بلكه خنده اش تبسّم بود ، و چون خلوت ميشد و سفرهء طعام براى او ميگستردند همهء غلامان و خدمتكاران را بر سر سفره ميخواند ، حتى دربان و مهتر را ، و او عليه السّلام بسيار كم خواب بود و بسيار بيدارى مىكشيد ، و بيشتر شب را با بيدارى بسر ميبرد ؛ از اوّل تا هنگام دميدن صبح ، و بسيار روزه ميگرفت ، و سه روز روزهء هر ماه از وى فوت نمىشد و ميفرمود : اين روزه مانند روزه گرفتن همهء سال است ، و بسيار پنهانى صدقه ميداد و احسان ميكرد ، و بيشتر اين كار را شبهاى تاريك انجام ميداد ، و هر كس گمان ميكند كه در فضل مانند او را ديده است از او باور نكن .

432

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 432
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست