responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 365


و سرپرست مسلمين حكمش حكم عمود خيمه است ، هر كس آهنگ آن خيمه ميكند عمود را ميگيرد ؟ ! مأمون عرض كرد : اى سيّد من ! اكنون چه كنم ، رأى شما چيست ؟ امام فرمودند : نظر من اينست كه از اين بلاد بيرون روى و بمركزى كه پدرانت در آنجا بودند رحل اقامت افكنى ، ( پايتخت و مركز خلافت ) و در آنجا بامور مسلمانان رسيدگى كنى ، و آنان را بديگران وانگذارى ، زيرا خداوند تعالى از تو سؤال خواهد كرد كارهاى تو را ، مأمون برخاست و عرضكرد : نظر شما درست و پسنديده و صحيح است ، و بيرون رفت ، و فرمان داد كه همگى براى رفتن ( بعراق ) حاضر شوند - خانواده و اركان دولتش همگى - و اين ماجرا بگوش فضل رسيد ، او را غم فرا گرفت ، زيرا امور بدست او بود و كاملا مسلَّط و نظر مأمون مهم نبود ، زيرا جرأت مخالفت نداشت لذا بحضرت پناه برده بود ، سهل بمأمون گفت : اى امير ! اين چه رأيى است كه بدان امر كرده اى ؟ ! مأمون گفت : آقاى من ابو الحسن مرا بدين كار امر فرموده است ، و اين رأى در نظر من صواب است ، ذو الرّياستين گفت : نه ، اين رأى درستى نيست ، زيرا تو ديروز

365

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 365
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست