نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 680
قطرات عرقش سنگ ريزهها را تر كرد . راوى گفت : پاره اى از اصحاب آن حضرت گفتند : امام گونه و صورت مباركش را به روى زمين مسجد گزارد . شرح : « از ذيل كلام معلوم مىشود كه در زمان حضرت رضا مسجد النّبي مفروش به بوريا هم نبوده » . 41 - پدرم به سند مذكور متن از محمّد بن اسماعيل بن بزيع روايت كرده گفت : امام هشتم عليه السّلام را در حال احرام ديدم و به دستش انگشترى بود . شرح : « محرم ممنوع است زينت كند ، لكن انگشترى به دست داشتن يا براى ثواب است و يا مهر نام - چنان كه در روايات آمده - و ممكن است براى زينت ، لذا مطلق بدست داشتن مناط نيست مانند عينك كه ممكن است زينت باشد و ممكن است براى ديدن ، و اين گونه امور تابع قصد و نيّت است » . 42 - پدرم به سند مذكور از موسى بن سلَّام روايت كرده كه گفت : حضرت رضا عليه السّلام عمره بجاى آورد و هنگامى كه با خانه وداع كرد و آهنگ خروج نمود سوى باب حنّاطين آمد و در صحن مسجد در پشت كعبه ايستاد و دستهايش را
680
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 680