نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 406
مىفرمايد : * ( « أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى ) * » ( آيا تو را يتيم نيافت و برايت سرپناه و سرپرست قرار داد - ضحى : 6 ) يعنى تو را تنها نيافت و مردم را به سوى تو سوق داد ؟ * ( « وَوَجَدَكَ ضَالاًّ » ) * ( و تو را گم شده يافت - ضحى : 7 ) يعنى در نزد قوم خود ، گم شده و ناشناخته بودى ، « فهدى » ( و هدايت و راهنمايى كرد ) يعنى مردم را به شناخت تو ، راهنمايى كرد ، « * ( وَوَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى ) * » ( و تو را فقير يافت و غنى نمود - ضحى : 8 ) يعنى دعاى تو را مستجاب كرد و به اين وسيله تو را غنى نمود . مأمون گفت : آفرين بر شما اى فرزند گرامى رسول خدا ! ( حال بفرمائيد ) معنى اين آيه چيست ؟ : « * ( وَلَمَّا جاءَ مُوسى لِمِيقاتِنا وَكَلَّمَه رَبُّه قالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قالَ لَنْ تَرانِي ) * » ( وقتى موسى در وقت و موعدى كه معيّن كرده بوديم آمد و پروردگارش با او سخن گفت ، گفت : خدايا ، خود را به من نشان بده تا به تو بنگرم - اعراف : 142 ) ، چگونه ممكن است موسى كليم الله عليه السّلام نداند كه خداوند تبارك و تعالى قابل رؤيت نيست و چنين درخواستى نمايد ؟ حضرت فرمودند : موسى كليم الله عليه السّلام مىدانست كه خداوند برتر از اين است كه با چشم ديده شود لكن وقتى خداوند با او سخن گفت و او را به خود نزديك كرده ، با او نجوا كرد ،
406
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 406