نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 188
آهن و سنگ بيرون مىآورى ! اى كه روح را از بين امعاء و احشاء خارج مىكنى ! [1] مرا از دست هارون نجات بده . راوى مىگويد : وقتى حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام اين دعاها را خواند ، هارون در خواب مردى سياه پوست را ديد كه بسراغش آمده و شمشيرى در دست دارد كه از نيام بيرون كشيده و بالاى سرش ايستاده است و مىگويد : هارون ! موسى بن جعفر را از حبس آزاد كن و گر نه ، گردنت را با اين شمشير مىزنم . هارون از هيبت آن مرد وحشت كرده ، دربان را طلبيد و به او گفت : به زندان برو و موسى بن جعفر عليهما السّلام را آزاد كن . راوى ادامه داد : دربان به سمت زندان حركت كرد ، به زندان رسيد و در زد ، مأمور زندان گفت : كيست ؟ گفت : خليفه ، موسى بن جعفر را فراخوانده است او را بيرون بياور و آزادش كن . زندانبان فرياد زد : اى موسى ! خليفه تو را فراخوانده است . حضرت موسى بن جعفر - عليهما السّلام - ترسان و نگران از جا
[1] . شايد اشاره به اين حقيقت باشد كه روح در هنگام مرگ از بدن خارج مىشود كما اينكه فرموده است : « * ( إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ - « واقعه 83 ( آن زمان كه روح به حلقوم برسد ) .
188
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 188