responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 454


( ع ) بودم كه عطش شديدى بر من غلبه كرده بود و من ناخوش ميداشتم كه در آن مجلس آب طلب كنم آن بزرگوار آب طلب كرد و چشيد و بمن عطا كرد و فرمود اى محمد بياشام اين آب را كه آب سردى است من آب را گرفتم از آن جناب و آشاميدم . دلالت ديگرى : از ابى الحسن الطيب مروى است كه گفت چون حضرت ابو الحسن موسى بن جعفر ( ع ) وفات كرد حضرت ابو الحسن على بن موسى الرضا ( ع ) داخل بازار شد و سگى و برهء و خروسى خريد و چون كسى را كه هارون واداشته بود كه احوالات حضرت رضا ( ع ) كه داعيهء امامت داشت باو بنويسد بهارون نوشت كه حضرت رضا ( ع ) خود در بازار رفت و اينها را خريد هارون گفت كه ايمن شديم از طرف او چه كسى كه داعيهء امامت داشته باشد خود متحمل اين گونه امور نخواهد شد و زبيرى بهارون نوشت كه على بن موسى الرضا ( ع ) در خانه خود را گشوده است و مردم را بخود دعوت ميكند هارون گفت تعجب است از اين واقعه مينويسند كه على بن موسى ( ع ) سگ و بره و خروس خريد و بعد از آن مردم را بخود دعوت ميكند دلالت ديگرى : از ابى الحسن الصائغ از عم او مروى است كه گفت من با حضرت رضا ( ع ) بيرون رفتم و تا خراسان همراه او بودم و با حضرت رضا ( ع ) مشورت كردم در قتل رجاء بن ابى ضحاك كه آن جناب را بخراسان آورد پس آن جناب مرا از اين خيال نهى كرد و فرمود آيا ميخواهى نفس مؤمنى را بعوض نفس كافرى بقتل آورى « مترجم گويد » كه از اين كلام حسن حال رجاء بن ابى ضحاك معلوم مىشود و مقصود اينست كه كسى ديگر باعث اين عمل شده است تو ميخواهى رجاء را بعوض او بقتل آورى راوى گويد كه چون آن جناب باهواز رسيد فرمود نيشكرى از براى من جستجو كنيد بعضى از اهل اهواز كه آنها را عقلى نبود گفتند كه اين مرد اعرابى است و نميداند كه در فصل تابستان نى يافت نميشود پس بآن جناب عرض كردند اى سيد ما نى در اين وقت پيدا نميشود بلكه در فصل زمستان پيدا مىشود و آن جناب فرمود جستجو كنيد كه بزودى آن را بيابيد اسحق بن ابراهيم گفت بخدا قسم كه طلب نميكند سيد من مگر موجود را پس از آن بجميع نواحى و اطراف فرستادند تا اينكه زراعتكاران اسحق آمدند و گفتند نزد ما پيدا مىشود و ما ذخيره كرده‌ايم آن را از براى بذر كه بعد از اين زراعت كنيم پس اين يكى از دليلهاى آن بزرگوار شد كه علامت امامت او گرديد و چون آن بزرگوار بمكانى رسيد كه آن را قتريه ميگفتند يا اينكه بنزديكى مأمون رسيده در حالت سجود از او شنيدم كه ميفرمود حمد مخصوص تست اگر ترا اطاعت كنم و مرا حجت نيست اگر تو را معصيت كنم و عملى از براى من و از براى غير من نيست در احسان تو و مرا عذرى نيست اگر بدى كنم و آنچه خوبى بمن رسد از جانب تست اى كريم بيامرز هر مرد مؤمن و زن مؤمنه را كه در بلاد مشرق و مغرب زمين هستند راوى گويد كه

454

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 454
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست