responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 420


يعنى آرزو ميكنيم ما زمانى را در مرگ كه مهلت داده شويم و حال اينكه مرگها قطعكننده آرزو باشد البته فريب ندهد ترا آرزوهاى باطل و ملازم باش با قصد مرگ يعنى مرگ را فراموش مكن و واگذار ناخوشيها و قصدهاى فاسده را و جز اين نيست كه دنيا مانند سايه اى است كه برطرفشونده است كه سوارى در آن آيد و پياده شود يعنى دنيا دار بقا نيست و هر كس در اين دار آمد بزودى بايدش رفت و در هنگام رفتن چنان است كه تازه بدنيا آمده باشد پس من بآن بزرگوار عرض كردم خداوند امير را عزيز دارد اين اشعار از كيست فرمود شخصى عراقى از براى شما گفته است من عرض كردم ابو العتاهيه از براى خود انشا كرده است فرمود او را باسمش بخوان و اين طريقه را واگذار كه كسى را بلقبش خطاب كنى چه حقتعالى فرموده است * ( وَلا تَنابَزُوا بِالأَلْقابِ ) * و عيبجوئى مكنيد مردم را بلقبهاى ايشان زيرا كه شايد مردى ناخوش داشته باشد خطاب كردن بلقب را يعنى هر گاه آن لقب مشعر بر ذم باشد . از ابراهيم بن محمد بن محمد حسينى مروى است كه گفت مأمون كنيزكى نزد حضرت ابى الحسن الرضا ( ع ) فرستاد چون آن كنيزك را بر آن بزرگوار وارد كردند از جهت پيرى آن حضرت خدمتش بر وى دشوار آمد و منقبض شد چون آن جناب كراهت آن كنيزك را ملاحظه فرمود او را بسوى مامون رد كرد و اين اشعار را باو نوشت .
< شعر > نعى نفسى انى نفس المشيب و عند الشيب يتعظ اللبيب فقد ولى الشباب الى مداه فلست ارى مواضعه يؤب سأبكيه و اندبه طويلا و ادعوه الى عسى يجيب و هيهات الذى قد فات منى تمنينى به النفس الكذوب و راع الغانيات بياض راسى و من مدا البقاء له يشيب ارى البيض الحسان يحدن عنى و في هجرانهن لنا نصيب و ان يكن الشباب مضى حبيبا فان الشيب ايضا لى حبيب سأصحبه بتقوى الله حتى يفرق بيننا الاجل القريب < / شعر > ) * يعنى پيرى خبر مرگ مرا بمن داده و در وقت پيرى شخص خردمند پند ميگيرد و موعظه ميشنود و بتحقيق كه جوانى تا مدت خود رسيد و پشت كرد و من نميبينم كه در مواضع خود برگردد چه بسيار من گريه و ندبه ميكنم از براى جوانى و آن را بسوى خود ميخواهم شايد اجابت كند هيهات كه چيزى كه از دست من رفته است نفس دروغ در آوردنده مرا به آرزوى آن وامىدارد و ترسيدند زنهاى شيفته بحسن سفيدى موى سر مرا و كسى كه بقاى او طول كشيده است در اين دار دنيا پير مىشود مىبينم سيمينتنان نيكو روى را از من ميگريزند و در مفارقت و مهاجرت ايشان ما را بهره اى است و

420

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 420
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست