responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 415


از موسى بن محمد محاربى از مردى كه نام او را خود برده است از حضرت رضا ( ع ) مروى است كه مأمون بآن جناب عرض كرد آيا چيزى از شعر از براى من نقل كرده‌اند حضرت فرمود شعر بسيارى از براى من نقل كرده‌اند عرض كرد در حلم از براى تو نيكوتر شعرى كه نقل كرده‌اند از براى من انشاء كن آن جناب اين اشعار را انشاء فرمود .
< شعر > اذا كان دونى من بليت بجهله ابيت لنفسى ان تقابل بالجهل و ان كان مثلى في محلى من النهى اخذت بحلمى كى اجل عن المثلى و ان كنت ادنى منه في الفضل و الحجى عرفت له حق التقدم و الفضل < / شعر > ) * يعنى هر گاه كسى در نزد من باشد كه بجهل و نادانى او مبتلا باشم خود را منع ميكنم از اينكه مقابل او شوم از نادانى و اگر كسى در مرتبه من باشد و ميل من باشد در دانشورى حلم خود را جلوه ميدهم تا برترى جويم از مثل خود و اگر من پستتر از او باشم در فضل و دانشمندى حق تقدم و فضل او را بر خود مىشناسم مامون بآن جناب عرض كرد چقدر خوبست اين اشعار - اين اشعار از گفته كيست حضرت فرمود از گفتهء بعضى از جوانان عرض كرد پس انشا كن از براى من نيكوتر شعرى كه در سكوت از جاهل و ترك عتاب صديق از براى تو نقل شده است آن بزرگوار فرمود .
< شعر > انى ليهجرنى الصديق تجنبا فاراه ان تهجره اسبابا و اراه ان عاتبته اغريته فارى له ترك العتاب عتابا و اذا بليت بجاهل متحكم يجد الامور من المحال صوابا اوليته منى السكوت و ربما كان السكوت عن الجواب جوابا < / شعر > ) * يعنى بدرستى كه مهاجرت و مفارقت ميكنيد صديق شفيق از من بقصد مجانبت و دورى پس چنين مىبينم كه اسبابى از براى مهاجرت كردن او فراهم آمده است و چنين مىبينم كه اگر او را عتاب و ملامتش كنم در هجرش افكنده‌ام پس از اين جهت ترك عتاب و ملامت را پسنديده ميدانم و هر گاه مبتلا شوم بجاهلى كه پيوسته ناحق گويد و امور محال را صواب يابد در آن وقت عطا كنم او را سكوت يعنى با او تكلم نكنم و بسا هست كه سكوت از جواب جوابست يعنى جواب ابلهان خاموشى است مأمون عرض كرد چقدر خوبست اين اشعار - اين اشعار از گفته كيست فرمود از گفتهء بعضى از جوانان است .

415

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 415
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست