responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 408


بن على مروى است كه فرمود چون مأمون حضرت رضا ( ع ) را وليعهد خود قرار داد باران آسمان حبس شد پس از اين جهت بعضى حاشيه نشينان مجلس مأمون و دشمنان حضرت رضا ( ع ) ميگفتند كه نظر كنيد به بينيد كه چون على بن موسى ( ع ) آمد و وليعهد ما شد خدا باران را از ما حبس كرد و اين خبر بمأمون رسيد و بر او گران آمد بحضرت رضا ( ع ) عرض كرد كه باران از آسمان باز ايستاده است خدا را ميخوانى و دعا ميكنى كه باران بباراند بر مردم حضرت رضا ( ع ) فرمود بلى عرض كرد چه زمان اين عمل را انجام دهى و در آن وقت روز جمعه بود حضرت فرمود در روز دو شنبه چه رسول خدا ( ص ) در شب گذشته بخواب من آمد و امير المؤمنين ( ع ) با او بود فرمود اى پسر من صبر كن تا روز دو شنبه و در آن روز با مردم بصحرا بشتابيد و طلب باران كن بدرستى كه حقتعالى باران بايشان عطا كند و مردم را خبر بده بآنچه حقتعالى بتو بنماياند و مردم از حال خود آگاه نباشند تا اينكه علم مردم بفضل و مكان تو در نزد پروردگار تو زياد شود پس چون كه روز دوشنبه در آمد آن جناب در صبح آن روز روى بصحرا نهاد و خلائق بيرون آمدند و نظر ميكردند آن جناب بر فراز منبر برآمد و حمد و ثناى الهى بجاى آورد پس از آن گفت اى پروردگار من تو عظيم قرار دادى حق ما اهل بيت را و مردم بما متوسل شدند چنان كه تو امر فرموده و آرزو دارند فضل و رحمت ترا و توقع دارند احسان و نعمت ترا پس سيراب كن ايشان را بارانى نافع كه عموم داشته باشد يعنى در همه امكنه نازل شود بدون درنگ يعنى بكمال استعجال و بدون ضرر باشد و بايد ابتداء باران بعد از مراجعت كردن ايشان باشد از محلى كه حاضرند بمنزلها و مقرهاى خود راوى گويد بحق آن كسى كه محمد را براستى و درستى بپيغمبرى مبعوث گردانيد كه بيك مرتبه بادهاى مختلفه وزيدن گرفت در هواى بىآب و تشنه و رعد و برق جستن كرد و مردم بيكديگر برآمدند گويا ميخواستند از باران فرار كنند حضرت رضا ( ع ) فرمود ايها الناس بر رفق و مدارات باشيد و در مكان خود آسوده باشيد كه اين ابراز براى شما نيست و جز اين نيست ابراز براى اهل فلان شهر است و آن ابر بگذشت و عبور كرد پس از آن ابر ديگر آمد با رعد و برق مردم بهم برآمدند حضرت فرمود بر رفق و آسوده گى باشيد اين ابراز براى شما نيست و جز اين نيست كه اين ابراز براى اهل فلان شهر است و همچنين پيوسته ابر آمد تا اينكه ده ابر عبور كرد و آن بزرگوار على بن موسى الرضا ( ع ) هر مرتبه ميفرمود بر رفق و آسودگى باشيد اين ابراز براى شما نيست كه اين ابر از براى اهل فلان شهر است پس از آن ابر يازدهم پديدار شد آن بزرگوار فرمود ايها الناس اين ابر را خداوند از براى شما فرستاده است شكر كنيد خدا را بر تفضل او بر شما و برويد در منزلها و مساكن خود كه اين ابر در سمت الرأس شما واقع شود و بالاى سرهاى شما بايستد

408

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 408
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست