responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 312


از داود بن سليمان غازى مروى است كه گفت از حضرت على بن موسى الرضا ( ع ) شنيدم كه از پدرش موسى بن جعفر از پدرش جعفر بن محمد ( ع ) در قول حقتعالى * ( فَتَبَسَّمَ ضاحِكاً مِنْ قَوْلِها ) * روايت ميكرد كه آن جناب فرمود مورچهء گفت * ( يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَجُنُودُه ) * اى مورچگان داخل خانه هاى خود شويد كه سليمان و لشكريان او شما را پايمال نكنند باد صداى اين مورچه را بگوش سليمان ( ع ) رسانيد در حالتى كه باد سليمان را برداشته در هوا عبور ميداد سليمان بايستاد و بفرمود اين مورچه را نزد من آوريد چون مورچه را نزدش آوردند فرمود اى مورچه آيا نميدانى كه منم پيغمبر خدا و احدى را ظلم و ستم نميكنم مورچه عرض كرد بلى ميدانستم فرمود پس چرا مورچگان را از ظلم من ترسانيدى و گفتى * ( ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَجُنُودُه ) * مورچه گفت ترسيدم كه چون زينت ترا به بينند فريفته شوند و از خدا دور شوند پس از آن مورچه عرض كرد كه تو بزرگترى يا پدرت داود فرمود بلكه پدرم داود بزرگتر است عرض كرد پس چرا در حروف اسم تو يكحرف زيادتر است از اسم داود پدرت فرمود مرا باين نكته دانائى نيست عرض كرد لان حروف داود داوى جرحة بود فسمى داود و انت ارجوا ان تلحق الى ابيك ) * باين جهت است كه پدر تو داود درد خود را بدوستى خدا مداوا كرد پس او را داود ناميد اى سليمان اميدوارم كه تو ملحق شوى بپدر خودت « مترجم گويد » حاصل جواب مورچه اينست كه داود اصلش داوى جرحه بود بوده است پس چون ملاحظه اصل او شود حروف اسم تو زيادتى بر حروف اسم او ندارد و يا اينكه مقصود او اين بوده است كه تو حلال ظاهرى خود را زياد كرده و مثل او باطن را بمحبت خدا زينت ندادهء پس زيادتى حرفى از حروف اسم تو بر اسم او كنايه از زيادتى ظاهر تست بر ظاهر او و اين ظاهر را بايد رها كرده و بر پدرت ملحق شوى و مانند او باطل را بمحبت خدا زينت دهى پس از آن مورچه عرض كرد آيا ميدانى چرا باد را خدا از ميان سائر اجزاء مملكت از براى تو مسخر گردانيد سليمان فرمود مرا باين مطلب دانائى نيست مورچه عرض كرد كه مقصود خدا اين بود كه اگر جميع مملكت را از براى تو مسخر ميگردانيدم مانند باد كه از براى تو مسخر گردانيدم زوال همهء مملكت تو مثل زوال باد ميبود و چون باد از دست تو ميرفت پس سليمان را از قول مورچه خنده گرفت . سليمان جعفرى از حضرت رضا ( ع ) روايت كرده است كه آن جناب فرمود ميدانى چرا اسماعيل بصادق الوعد ) * ناميده شد سليمان گويد من عرض كردم نميدانم فرمود با مردى وعده كرد يك سال منتظر او نشست . از حسين بن على بن فضال مروى است كه گفت بحضرت رضا ( ع ) عرض كردم كه چرا

312

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 312
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست