responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 99


و حجابست ميان او و ايشان كه او را نتوانند تعقل نمود و مباينت و جدائى او است از ايشان و جدا بودن او از ايشان ثبوت مكانست از براى ايشان كه بايشان ميتوان گفت در كجا هستند و باو نميتوان گفت و ابتدا نمودن بآفريدن ايشان دليل ايشان است بر اينكه ابتدائى از براى او نبوده بجهت عجز داشتن هر ابتداكننده از كسى كه غير از او ابتدا كرده باشد و از براى خدا عجز نيست .
پس قبل از او كسى نيست تا ابتدا او باشد و ادات و آلت بودن ايشان دليل ايشانست بر اينكه ادوات و آلات در خدا نيست زيرا كه ادوات شهادت دهند بر اينكه صاحب ماده را فقر و فاقه و احتياج است و خداوند را ماده نيست و ادوات را ماده است پس اسماء خداوند محض عبارت و تعبير است و افعال و كردار او مجرد تفهيم است و ذات او حقيقت او است و كنه او جدائى ميان او و مخلوق است و هر چه غير از او است تحديد و تعيين است از براى ما سواى او پس كسى كه او را وصف نموده نشناخته است او را و كسى كه او را شامل غير او قرار داده و تعميم در او قائل شده باو تعدى و جفا كرده و كسى كه طلب كنه و حقيقت او نموده خطا كرده و كسى كه گفت چگونه است مانند از براى او قرار داده است و كسى كه گفت از چه سبب علت در كار او برده و كسى كه گفت چه زمان وقت از براى او قرار داده و كسى كه گفت در چه حال ظرف از براى او قرار داده و كسى كه گفت تا چه زمان نهايت از براى او قرار داده و كسى كه گفت تا كجا مسافت از براى او قرار داده و كسى كه مسافت از براى او قرار داده در او مسافت قائل شده كه او عرض و طول دارد و كسى كه در او مسافت قائل شده او را صاحب اجزاء قرار داده و كسى كه او را صاحب اجزاء قرار داده او را متصف بوصف كرده و كسى كه او را متصف بوصف كرده شرك در او قائل شده و خدا تغيير نميكند بمغايرت مخلوق چنانچه اگر كسى او را تحديد و تعيين كند محدود نميشود ، يكيست نه بمعنى عدد ، ظاهر است نه بمعنى مباشرت و استقراء در مكانى ، متجلى و جلوه كننده است نه باينكه او را توان رؤيت نمودن ، باطن است نه بمعنى مفارقت نمودن از مخلوق و پنهان در چيزى ، مباين است و دور نه باينكه او را مسافتى باشد ، قريب و نزديكست نه باينكه پهلوى شخصى باشد كه او را توان تشخيص نمود ، لطيف است نه اينكه جسم نازك و كوچك باشد ، موجود است نه باينكه اول معدوم بوده ، فاعل است و هر عملى از او صادر خواهد شد نه باضطرار بلكه باختيار خود ، مقدور است و تقدير كند امور را نه باستعانت فكر ، مدبر است و تدبير كند امور را نه باستعانت حركت مريد است و ارادهء او تعلق گيرد باشياء نه اينكه قصد كند ، مشيت او بهر چيزى كه خواهد تعلق گيرد نه اينكه عزم كند بچيزى ، مدركست و درك كند اشياء را نه بتوسط جسم ، سميع و شنوا است نه بآلتى مثل گوش ، بصير و بينا است نه باداتى مثل چشم ، مصاحب نشود او را اوقات و استقرار نيابد در مكانها و فرو نگيرد او را نعاس و پينكى و تعيين نكند او را صفات و ثمر و منفعت نبخشد او را ادوات و آلات بودن او بر اوقات سبقت دارد و وجود او بر عدم پيشى دارد و ابتداء نسبت باو هميشگى او است بشعور دادن او چيزهائى را كه شعور دارند دانسته شود كه نسبت شعور باو نتوان داد و مهيا كردن او جواهر و ماده هاى اشياء را دانسته شود كه

99

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 99
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست