responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 88


تجربه و امتحان زيرا كه امتحان سزاوار كسى است كه علم نداشته باشد بعاقبت امور و احوال اشياء و حقتعالى عالم است بهر چيزى . مأمون عرض كرد گشايش دادى غم مرا يا ابا الحسن خداوند غم و اندوه ترا گشايش دهد پس از آن گفت يا ابن رسول الله چيست معنى قول حقتعالى * ( وَلَوْ شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً أَ فَأَنْتَ تُكْرِه النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ وَما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ الله ) * ظاهر معنى آيه اينكه اى پيغمبر گرامى اگر پروردگار تو خواسته باشد هر آينه ايمان مىآورد هر كسى كه در زمين است آيا تو اكراه و اجبار ميكنى مردم را تا ايمان بياورند و حال اينكه نميرسد نفسى را كه ايمان بياورد مگر باذن خداوند حضرت رضا ( ع ) بمأمون فرمود كه حديث كرد از براى من پدرم موسى بن جعفر از پدرش جعفر بن محمد از پدرش محمد بن على از پدرش على بن الحسين از پدرش حسين بن على از پدرش على بن ابى طالب كه آن جناب فرمود كه مسلمين برسول خدا ( ص ) عرض كردند كه يا رسول الله اگر اكراه و اجبار كنى بر مسلمان شدن كسيرا كه بر او دست بيابى جمعيت ما مسلمين زياد خواهد شد و بر دشمنان غلبه ميكنيم .
رسول خدا ( ص ) فرمود كه من در حكم پروردگار بدعت نميكنم تاكنون حديثى از براى من در اين واقعه نازل نشده است و من نيستم از كسانى كه تكليف جبر بر كسى القا كنم پس حقتعالى اين آيهء شريفه را نازل ساخت كه اى پيغمبر * ( وَلَوْ شاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعاً ) * اگر ميخواست و مشيت پروردگار تو قرار گرفته بود هر آينه مجموع كسانى كه بر روى زمين بودند ايمان مىآوردند بر سبيل الجا و اضطرار در دنيا چنانچه در آخرت چون ملاحظهء عذاب الهى ميكنند و آن عقوبتها را مىبينند ايمان مىآورند و ليكن ثمرى ندارد و من اگر در دار دنيا اين نوع ميكردم كه اينها از روى الجا و اضطرارى ايمان بياورند مستحق مدح و ثواب نبودند ليكن من ميخواهم كه در حال اختيار بلا شائبه اكراه و اضطرار ايمان بياورند تا اينكه مستحق شوند و تأثير كند در آنها قرب من و كرامت من و خلود دائمى در بهشت خلد و جاويد آيا تو اكراه ميكنى مردم را كه ايمان بياورند اما اى مأمون قول خداى تعالى * ( وَما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ الله ) * در اين آيه مراد حرام گردانيدن ايمان بر آن نفس بدون اذن خدا نيست بلكه مراد اينست كه نفس ايمان نياورد مگر باذن خداوند و اذن خدا امر خدا است نفس را بايمان آوردن مادامى كه مكلف باشد و قبول كند عبادت پروردگار را و ملجا و مضطر نمودن خدا است آن نفس را بايمان در وقتى كه آن تكليف زايل شود و اين نفس قبول عبادت نكند يعنى در صورتى كه تكليف نباشد اضطرار ايمان جايز است و تكليف بالضروره موجود است پس اضطرارى در مقام نيست .
مأمون عرض كرد گشايش دادى غم مرا يا ابا الحسن خداوند غم و اندوه ترا گشايش دهد .

88

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 88
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست