نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 200
شوم گفت بلى بجهت اينكه خداى تعالى پيغمبران را بر جميع ملائكه فضيلت داده است و ترا بخصوص فضيلت و مزيت داده پس مقدم شدم و با ملائكه نماز خواندم و اين فخرى نيست و چون بحجابهاى نور رسيدم جبرئيل بمن گفت يا محمد از من مقدم شو و از من تخلف نمود من گفتم اى جبرئيل در مثل چنين موضعى از من مفارقت ميكنى گفت يا محمد اينجا خانه مكانى است كه حد من است حقتعالى قرار فرموده و از اينجا قدرت ندارم تجاوز كنم و اگر از اينجا تجاوز كنم بالهايم ميسوزد بجهت تعدى كردن از حدود حضرت رب العزت كه از براى من قرار داده پس من در نور انداخته شدم و بالا رفتم بمقدارى از بلندى محل كه مشيت الهى قرار گرفته بود پس صدائى بر آمد يا محمد عرض كردم لبيك ربى و سعديك تباركت و تعاليت ) * پس ندائى بر آمد يا محمد تو بندهء منى و منم پروردگار تو پس مرا بندگى كن و بر من توكل كن تو نور من ميباشى در ميان بندگان من و رسول من ميباشى در ميان آفريدگان من و حجت من ميباشى در ميان خلق من از براى تو و تابعان تو بهشت را خلق كردم و از براى كسى كه ترا مخالفت كند آفريدم جهنم را و از براى اوصياء تو واجب گردانيدم كرامت خود را و از براى شيعيان اوصياء تو واجب گردانيدم ثواب خود را من عرض كردم پروردگارا اوصياء من كيستند ندائى برآمد كه اى محمد اسماء اوصياء تو بر ساق عرش من نوشتهء است پس چون نظر كردم بساق عرش در حالتى كه من در پيشگاه حضرت الهى ايستاده بودم ديدم دوازده نور را در هر نورى سطرى بخط سبز اسم يكى از اوصياء من نوشته شده اول ايشان على ابن ابى طالب و آخر ايشان راهنماى امت حضرت مهدى ( ع ) نوشته شده است پس عرض كردم پروردگارا اينها اوصياء من هستند بعد از من صدائى برآمد اى محمد اينها اولياء من و دوستان من و اصفياء من و حجج من بعد از تو بر خلق من هستند و ايشانند اوصياء تو و خلفاء تو و بهترين خلق من بعد از تو بعزت و جلال خودم قسم كه بسبب اينها ظاهر ميكنم دين خود را و بواسطهء اينها بلند ميكنم كلمهء خود را يعنى شرائع اسلام را و بواسطهء آخرين اينها پاك ميگردانم زمين را از دشمنان خود و او را مالك مشارق و مغارب زمين ميگردانم و بادها را از براى او مسخر ميگردانم و ابرهاى حامله بباران از براى او ذليل و منقاد ميگردانم و او را بلند ميگردانم در ميان اسباب موجودات خود و او را بلشگر خود يارى ميكنم و بملائكه خود مدد ميكنم تا اينكه دعوت مرا آشكار كند و خلق را جمع نمايد بر توحيد من پس از آن بكمك او را دائمى ميكنم و روزگار را بدست اولياء خود ميدهم تا روز قيامت و بسند اين روايت حضرت رضا ( ع ) فرمود حيا از ايمان است .
200
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 200