responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 190


نفر كه بيك كف آب اكتفا كردند سيراب شدند و مطهرهاى ايشان از بقيهء آبى كه در كف آنها مانده بود پر شد و از جوى گذشتند چون چشم آنها بازدحام و جمعيت دشمن و كثرت آنها افتاد * ( لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَجُنُودِه ) * ما را توانائى جدال با جالوت و لشكريان او نيست بجواب * ( كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً ) * مفتخر شدند و چون در مقابل جالوت صف كارزار ترتيب دادند از روى نياز و الحاح بدرگاه قاضى الحاجات آغاز كرده غرض كردند * ( رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَثَبِّتْ أَقْدامَنا وَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ ) * حقتعالى دعاى ايشان را بهدف اجابت رسانيده داود بن ايشان سنگى بفلاخن گذاشته بجانب جالوت انداخت سنگ بر كلاه خود جالوت آمد سرش شكسته مغزش پريشان و لشكر او پراكنده و مخذول و منكوب شدند و طالوت چون اين شجاعت و دلاورى از داود ملاحظه كرد دختر خود را بعقد وى در آورده انگشتر مملكت دارى بر انگشتش كرد و او را بجاى خود در تخت نشانيد همهء مردم مطيع او شدند و حقتعالى او را خلعت نبوت كرامت فرمود القصه آن مرد شامى از حضرت امير المؤمنين ( ع ) پرسيد از ايام هفته كه هر روزى بچه كارى سزاوار و بچه عملى از اعمال شايسته است حضرت فرمود روز شنبه روز مكر و خدعه است روز يك شنبه روز كشتن اشجار و غرس نمودن آنها و بنا ساختن است و روز دو شنبه روز سفر كردن و طلب كردن چيز است روز سه شنبه روز حرب كردن و خونريزى است و روز چهار شنبه روز شومى است كه مردم آن را بفال بد گرفته‌اند و روز پنجشنبه روز رفتن نزد پادشاهان و وزر او حاجت خواستن است و روز جمعه روز خطبه كردن و نكاح است و از احمد بن عامر طائى مروى است كه گفت از حضرت ابا الحسن على بن موسى الرضا ( ع ) شنيدم كه ميفرمود روز چهار شنبه روز شومى است كه قوت و استحكام دارد در شوم بودن و هر كس در آن روز حجامت كند بايد بر او ترسيد كه محل حجمتهاى او سياه شود و او را هلاك كند و كسى كه در آن روز تنوير بكشد بايد بر او ترسيد از اينكه بناخوشى برص و پيسى مبتلا شود باب بيست و پنجم « در ذكر آنچه از آن حضرت وارد شده است در حق زيد بن على بن الحسين ( ع ) » اين ابى عبدون از پدرش روايت كرده است كه چون زيد بن موسى بن جعفر را گرفته نزد مأمون آوردند از جهت اينكه در بصره رفته بود و خانه هاى اولاد عباس را سوزانيده

190

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 190
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست