responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 15


نميكند يعنى كه ميخواهم اعانت من كند تا من عبادت خود را بانجام رسانم و صولى گويد كه دليل بر اينكه اسم آن مخدره تكتم است قول شاعر است كه مدح نموده جناب امام رضا ( ع ) را باين دو بيت < شعر > الا ان خير الناس نفسا و والدا و رهطا و اجدادا على المعظم اتتنا به للعلم و الحلم ثامنا امامم يودى حجة الله تكتم < / شعر > و نيز صولى گويد كه قومى اين شعر را بعم پدر من ابراهيم بن عباس نسبت داده‌اند و مادامى كه از بابت روايت يا سماع مطلبى ازو بمن نرسد تثبيت يا ابطال نميكنم و چيزى را كه شبهه ندارم در اينكه از عم پدر من ابراهيم بن عباس است اين اشعار است < شعر > كفا بفعال امرء عالم على اهله عادلا شاهدا ارى لهم طارقا مونقا و لا يشبه الظارف التالدا يمن عليكم بأموالكم و تعطون من مائء واحد فلا يحمد الله مستبصر يكون لاعدائكم حامدا فضلت قسيمك في تعدد كما فضل الوالد الوالدا < / شعر > و صولى گويد كه من اين ابيات را بخط پدرم پشت دفتر او يافتم و در آن دفتر ثبت كرده بود پدر من كه تفسيرى آراسته و پيراسته برادر من از عم خود از براى من خواند و چون نظر كردم آن جناب را با مأمون قسيم در تعدد قرار داده بود يعنى در جد بزرگ باين معنى كه جدى كه از براى دو نفر است و اين دو نفر از او منشعب خواهند شد جد قريب نيست بلكه جد بعيد است چه آن عبد المطلب است و او هشتم از پدران اين دو نفر است و تكتم از اسماء زنان عربست و در اشعار عرب زياد استعمال شده چنانچه شاعر گويد < شعر > طاف الخيالان فهاجا سقما خيال تكنى و خيال تكتما < / شعر > و نيز صولى گويد كه از براى ابراهيم بن عباس الصولى عم پدر من مدحهاى بسيارى بود در حق آن حضرت اولا آنها را اظهار كرد پس چون مضطر شد از ترس اعداء گردش كرد و از هرجا آنها را گرفت و مخفى نمود و قومى روايت كرده‌اند كه مادر آن جناب مسماة بسكن النوبيه بود و اروى و نجمه و سمان نيز نام داشت و كنيه او ام البنين بود و على بن ميثم از پدرش روايت كرده كه گفته چون حميده مادر موسى بن جعفر ( ع ) مادر حضرت رضا ( ع ) نجمه را خريد حميده گفت :
كه رسول خدا ( ص ) را در خواب ديدم كه بمن فرموده اى حميده ببخش نجمه را بفرزندت موسى ( ع ) پس بزودى متولد شود از براى موسى ( ع ) از نجمه بهترين اهل زمين پس حميده نجمه را بموسى ( ع ) بخشيد پس چون حضرت رضا ( ع ) از براى آن جناب متولد شد اسم نجمه را تغيير داده و طاهره ناميد و از براى آن مخدره اسماء بسيار بود چه او را نجمه و اروى و سكن و سمانه و تكتم گفتندى و تكتم آخر نامهاى او بود و على بن ميثم گويد كه از پدرم شنيدم كه مىگفت :
از مادرم شنيدم كه او ميگفت كه چون حميده نجمه را ابتياع نمود باكره بود و از هشام بن

15

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 15
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست