نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 799
كرده مىپذيرد مشروط به اين كه عامل به كسى كه به سويش دعوت شده معرفت داشته باشد . كسى كه اطاعت حقّ تعالى را نمايد حرام را ظاهرا و باطنا حرام مىداند ، نماز خوانده و روزه مىگيرد حجّ رفته و عمره را بجا مىآورد ، تمام محرّمات الهى را بزرگ مىشمرد چيزى از آنها را رها نمىكند ، به تمام اعمال نيك عمل مىكند و آنچه مكارم اخلاق است را اتيان نموده و از آنچه زشت و منكر است اجتناب مىنمايد و كسى كه مىپندارد بدون معرفت نبىّ صلَّى الله عليه و آله حلال را حلال و حرام را حرام مىداند قطعا براى خدا حلالى را حلال و حرامى را حرام قرار نداده است و نيز كسى كه بدون معرفت نسبت به آن كس كه حقّ تعالى طاعتش را واجب نموده نماز خوانده و زكات داده و حج و عمره برود هيچ عملى را بجا نياورده ، نه نماز خوانده ، نه روزه گرفته و نه زكات داده و نه به حج و عمره رفته و نه از جنابت غسل كرده و نه تطهير نموده ، براى خدا حرامى را ترك نكرده و براى او حلالى را اتيان ننموده . نمازى برايش نيست اگر چه ركوع و سجود كرده ، زكات و حجّى برايش منظور نكردهاند . تنها زمانى اين افعال انجام شده محسوب مىگردند كه فاعل آنها را با معرفت داشتن به كسى كه حقّ تعالى بر خلائق منّت گذارده و طاعتش را بر آنها واجب قرار داده اتيان كرده باشد ، بنا بر اين كسى كه به او معرفت داشت و معالم دين و احكام را از وى گرفت البته اطاعت خدا را نموده است در نتيجه بايد گفت : كسى كه واجب الاطاعه را شناخت و شرايع را از او گرفت البته اطاعت خدا را نموده است و كسى كه مىپندارد نفس اخذ شرايع از واجب الاطاعه معرفت به او است چنانچه اگر او را شناخت مىتواند به همان معرفت اكتفاء كند بدون اطاعت ، محقّقا در اين پندارش كاذب بوده و مرتكب شرك شده است و به چنين شخصى گفته مىشود : بشناس و هر عمل خيرى كه خواستى انجام بده زيرا از تو بدون معرفت مقبول نيست پس هر گاه تحصيل معرفت كردى آنچه از طاعت را كه خواستى عمل كن چه كم و چه زياد ، چنين طاعتى البته از تو مقبول خواهد بود . حديث ( 8 ) محمّد بن على ماجيلويه از عمويش محمّد بن ابى القاسم ، از احمد بن ابى عبد الله ، از ابى الحسن على بن الحسين البرقى ، از عبد الله بن جبله ، از معاوية بن عمار ، از حسن بن عبد الله از آباء و پدرانش از جدّش حضرت حسن بن على بن
799
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 799