نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 703
جواب اين است كه : اگر امام حسن عليه السّلام در مقام برشمردن گناهان و خلافهاى معاويه كشتن حجر و اصحابش را بر كشتن عبد الله بن يحيى حضرمى و يارانش مقدّم مىفرمودند باز سؤال مذكور مطرح مىشد و سائل مىپرسيد : چرا حجر را بر عبد الله بن يحيى و اصحابش كه جملگى اهل خير و زهد در دنيا بودند مقدّم نمودند . بارى معاويه در جواب امام عليه السّلام گفت : جهت كشتن ابن يحيى و اصحابش اين بود كه وى محبّت شديد به امير المؤمنين عليه السّلام داشت و پيوسته على عليه السّلام و فضائلش را انتشار مىداد لذا او و اصحابش را آورده و گردنشان را زدم . و بايد توجّه داشت كسى كه راهبى را از صومعه و عبادتگاهش پائين آورده و بدون صدور جنايتى او را بكشد خيلى شگفتانگيزتر است از اين كه قسّيس و بزرگ رهبانان را از ديرش بيرون بكشد و وى را بكشد زيرا صاحب دير ( قسّيس ) مبسوط اليدتر است از راهب در صومعه لذا براى قتل او وجهى ممكن است ايراد نمود ولى راهب بىگناه را كشتن هيچ توجيهى ندارد لذا كشتنش شگفتانگيزتر است با توجّه به اين نكته مىگوييم : تقديم نمودن امام حسن عليه السّلام بعضى از عابدين را بر برخى و پاره اى از زاهدين را بر بعضى و گروهى از مصابيح بلاد را بر گروهى ديگر هيچ جاى تعجّب ندارد پس نبايد گفت چرا حضرت در مقام تخطئه و توبيخ معاويه قتل عبد الله بن يحيى حضرمى را بر قتل حجر بن عدى مقدّم داشت بلكه اگر قتل حجر بن عدى را در مقام ذكر مقدّم مىداشتند جاى سؤال داشت زيرا عبد الله بن يحيى ضررش بر معاويه كمتر از حجر و اصحابش بود لذا كشتن او شنيعتر و كريه تر بود لذا امام عليه السّلام براى اين كه قبح فعل معاويه را خوب آشكار كنند ابتداء قتل عبد الله را از جنايات آن مردود برشمردند . سؤال اگر سائل بگويد : اين كه امام عليه السّلام مال دارابجرد را بر ساير اموال اختيار فرمود و آن را براى اولاد مقتولين در ركاب پدر بزرگوارش در جنگ جمل و صفّين قرار داد چه توجيهى دارد ؟ جواب در جواب گفته مىشود : جهتش آن بود كه دارابجرد از نظر امام حسن عليه السّلام نسبت به ساير بقاع فارس امتياز خاصّى داشت از اين جهت آن را بر ساير اماكن مقدّم فرمود
703
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 703