نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 701
حسن عليه السّلام همچون دانيال و يوسف مىباشند صحيح نيست زيرا دانيال براى بخت نصر و يوسف براى عزيز حكم مىنمودند اما امام عليه السّلام براى معاويه هرگز حكم نمىفرمود پس تشبيه اين دو به يك ديگر و تنزيلشان به منزله هم به نظر صحيح نمىآيد . جواب تنزيل مذكور در كمال صحّت و صواب است و اين كه گفته شد : جناب دانيال براى بخت نصر و يوسف براى عزيز حكم مىفرمودند امّا امام حسن عليه السّلام براى معاويه حكم نمىفرمود جوابش اين است كه : اگر بخت نصر و عزيز مصر به جاى فرعون بودند و اراده مىكردند كه جناب دانيال و يوسف به شهادت عمّار بن وليد و عقبة بن ابى معيط و شهادت ابى بردة بن ابى موسى و عبد الرّحمن بن اشعث بن قيس خون پاك حجر بن عدىّ بن ادبر و اصحابش رحمة الله عليهم را بريزند چنانچه ايشان براى معاويه چنين شهادتى دادند قطعا دانيال و يوسف حكم به ريختن اين خونها نمىكردند همان طورى كه حضرت امام حسن عليه السّلام مبادرت به آن نفرمودند يا اگر بخت نصر و عزيز مصر به جاى معاويه بوده و دانيال و يوسف به جاى امام حسن عليه السّلام و آن دو از اين دو پيامبر مىخواستند كه حكم كنند زياد بن أبيه برادر آنها است هرگز آن دو پيغمبر چنين حكمى نمىفرمودند همان طورى كه امام حسن عليه السّلام حكم نفرمودند . اگر گفته شود همان طورى كه دانيال و يوسف براى بخت نصر و عزيز به عدل حكم مىكردند چه اشكالى داشت كه امام حسن عليه السّلام نيز براى معاويه حكم به عدل مىفرمود . جواب اين است كه حاكمى كه به عدل حكم كند با حكمش قدرت امير را افزون مىكند اعم از آن كه امير عادل بوده يا جائر باشد ، مؤمن بوده يا كافر باشد على الخصوص كه حاكم مضطرّ باشد خود را به دين جائر كافر نشان دهد . سؤال اگر گفته شود در نامه اى كه امام حسن عليه السّلام به معاويه مرقوم فرمودند چرا تنها گناه و خلافى را كه وى نسبت به امام و شيعه امير المؤمنين عليه السّلام مرتكب شده بود حضرت برشمردند و چرا در مقدّم آنها قتل عبد الله بن يحيى حضرمى و اصحابش را متذكَّر شدند در حالى كه معاويه ظالم حجر بن عدى و اصحاب او و بسيارى ديگر از بزرگان را كشته بود وجه مقدّم داشتن عبد الله بن يحيى بر حجر چه بود ؟
701
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 701