نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 673
فرموده حقّ عزّ و جلّ : * ( وَجَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِه ) * ( و قرار داد آن را در ذريّه خود كلمه باقى تا روز قيامت ) . فرمودند : مقصود اين است كه حقّ تعالى امامت را در عقب و فرزندان امام حسين عليه السّلام قرار داد يعنى در هنگامى كه امر ولايت و امامت منتقل به حضرت امام حسين عليه السّلام شد پيوسته در فرزندان آن جناب از يكى به ديگرى انتقال يافته است و ابدا از حضرتش به برادر يا عمو يا ساير بنى هاشم منتقل نشده . سپس راوى مىگويد : ما در بين فرزندان امام حسين عليه السّلام كه وارث امامت هستند احدى را سراغ نداريم كه بدون فرزند و بلا عقب باشد ولى در عين حال مىبينيم عبد الله افطح بدون فرزند از دنيا رفته و بين معظم اصحاب و يارانش درنگ نكرده مگر يك ماه ، پس او نمىتواند امام باشد [1] حديث ( 7 ) محمّد بن الحسن از حسين بن حسن بن ابان ، از حسين بن سعيد ، از قاسم بن محمّد ، از عبد الصّمد بن بشير ، از فضيل بن سكره ، وى مىگويد : بر حضرت ابى عبد الله عليه السّلام وارد شدم ، حضرت فرمودند : اى فضيل هيچ مىدانى قبل از اين كه بيايى در چه نظر مىكردم ؟ عرض كردم : خير . حضرت فرمودند : در كتاب فاطمه عليها السّلام مىنگريستم ، هيچ سلطانى [2] كه سلطنت و فرمانروايى كند را نيافتم مگر اسم خود و نام پدرش در آن ضبط و ثبت شده است و از فرزندان امام حسن عليه السّلام هيچ نامى در آن نيافتم . حديث ( 8 ) پدرم رحمة الله عليه از سعد بن عبد الله ، از احمد بن محمّد بن عيسى ، از حسين بن سعيد ، از حمّاد بن عيسى ، از ابراهيم بن عمر يمانى ، از ابو الطَّفيل ، از حضرت ابى جعفر عليه السّلام نقل كرده كه آن جناب فرمودند : رسول خدا صلَّى الله عليه و آله به امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند : آنچه من بر تو املاء مىكنم
[1] - مرحوم مجلسى در بحار فرموده : غرض راوى از اين كلام ابطال مذهب فطحيّه است زيرا ايشان به امامت عبد اللَّه افطح بن صادق عليه السّلام قائلند و چون وى اين علامت را ندارد پس نمىتواند امام باشد . [2] - مقصود سلطان عادل يعنى امام معصوم است كه امامت و سلطنتش از جانب خداى متعال منصوص مىباشد .
673
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 673