نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 649
عبد الجبّار ، از محمّد بن خالد برقى ، از فضالة بن ايّوب ، از شعيب ، از ابو حمزه نقل كرده كه وى گفت : حضرت ابو عبد الله عليه السّلام فرمودند : باقى نمىماند زمين مگر در آن كسى بايد باشد كه به حقّ آگاه و واقف بوده به طورى كه مردم وقتى در آن چيزى اضافه نمودند او بفرمايد : مردم به حقّ افزودند و هر گاه از آن نقص و كسر نمايند بفرمايد مردم ناقص كردند و زمانى كه عين حقّ را آوردند ايشان را تصديق نمايد و اگر اين چنين نباشد حقّ از باطل ممتاز و مشخّص نمىشود . حديث ( 26 ) محمّد بن حسن رحمة الله عليه از حسين بن حسن بن ابان ، از حسين بن معبد ، از نضر بن سويد از يحيى بن عمران حلبى از شعيب حذّاء ، از ابو حمزه ثمالى از حضرت ابى جعفر عليه السّلام نقل كرده كه آن جناب فرمودند : زمين باقى نمىماند مگر از ما اهل بيت روى آن كسى باشد كه حقّ را واقف و آگاه بوده به طورى كه وقتى مردم به آن چيزى افزودند بگويد : مردم به حقّ اضافه كردند و زمانى كه از آن چيزى بكاهند بفرمايد : مردم از حقّ كاستند و اگر چنين نباشد حقّ از باطل ممتاز و مشخّص نمىگردد . حديث ( 27 ) پدرم رحمة الله عليه فرمود : على بن ابراهيم از پدرش از يحيى بن ابى عمران همدانى ، از يونس ، از اسحاق بن عمّار از محمّد بن مسلم ، از حضرت ابى جعفر عليه السّلام نقل كرده كه آن جناب فرمودند : خداوند متعال زمين را وانمىگذارد مگر آن كه در روى آن عالمى قرار مىدهد كه به زياده و نقصان در دين خدا واقف و آگاه است به طورى كه هر گاه مؤمنين چيزى را به دين بيافزايند آنها را برگردانده و زمانى كه از آن شيئى را كم كنند برايشان تكميل مىنمايد و اگر چنين نباشد امر مسلمانان مشتبه و مختلط مىگردد . حديث ( 28 ) محمّد بن الحسن رحمة الله عليه فرمود : حسين بن حسن بن ابان ، از حسين بن سعيد ، از على بن اسباط ، از سليم مولى طربال ، از اسحاق بن عمّار نقل كرده كه گفت : از حضرت ابا عبد الله عليه السّلام شنيدم كه مىفرمود : زمين هرگز خالى نيست از عالمى كه هر گاه مؤمنين چيزى را اضافه كردند آنها را
649
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 649