responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 611


سبب خشم يك زن داد و فرياد مىكنى و با خوشنودى او شاد مىشوى و براى كسى كه زنى را خشمناك كرده چيزى نيست . آنها برخاستند و بيرون رفتند .
مىگويد : چون فاطمه عليها السّلام آثار مرگ را در خود ديد ، كسى را نزد امّ ايمن فرستاد و او مطمئنترين زن نزد وى و در نظر وى بود . به او گفت : اى امّ ايمن من در حال مرگ هستم ، على را نزد من بخوان ، او على را خواند ، پس چون على وارد شد ، فاطمه به او گفت : اى پسر عمو ، مىخواهم چند چيز را به تو وصيّت كنم ، آنها را در حقّ من رعايت كن . على گفت : آنچه دوست دارى بگو . گفت : با فلانى ازدواج كن تا پس از من بچه هايم را مانند خودم تربيت كند و براى من تابوتى بساز به شكلى كه فرشتگان براى من تصوير كرده‌اند . على گفت : شكل آن را به من نشان بده ، پس فاطمه شكل آن را همان گونه كه توصيف كرده بود و به او فرمان داده بود نشان داد ، سپس گفت :
وقتى من از دنيا رفتم ، مرا همان ساعت در هر ساعتى از روز يا شب باشد بيرون كن و كسى از دشمنان خدا و رسول خدا در نماز من شركت نكند . على گفت : چنين مىكنم .
وقتى فاطمه از دنيا رفت و مردم شب را سپرى مىكردند ، على همان گونه كه فاطمه وصيّت كرده بود ، در همان ساعت به تجهيز او پرداخت و چون از تجهيز او فارغ شد جنازه را بر روى تابوت بيرون كرد و در يك شاخهء درخت خرما آتش روشن كرد و جنازه را با آن حركت داد تا اينكه به آن نماز خواند و شبانه دفن كرد .
چون صبح شد ابو بكر و عمر مجدّدا به ديدار فاطمه شتافتند و با مردى از قريش ملاقات كردند و به او گفتند : از كجا مىآيى ؟ گفت : مرگ فاطمه را به على تسليت گفتم . گفتند : مگر فاطمه از دنيا رفته ؟ گفت : آرى ، و شبانه هم دفن شده است . آنها به شدّت ناراحت شدند ، سپس نزد على عليه السّلام رفتند و با او ملاقات كردند و گفتند :
چيزى را در هلاك نمودن ما و بدى كردن به ما فروگذار نكردى و اين كار جز براى آن ناراحتى نبود كه در سينهء تو نسبت به ما وجود دارد ، همان گونه كه پيامبر خدا را بدون حضور ما غسل دادى و ما را با خودت همراه نكردى و پسرت را وادار نمودى كه به ابو بكر داد بزند كه از منبر پدرم پايين بيا .
على عليه السّلام به آنها گفت : آيا براى شما سوگند بخورم باور مىكنيد ؟ گفتند : آرى . پس

611

نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 611
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست