نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 57
خود به تنهايى آفريده و بدين ترتيب حكمت و حقيقت ربّ بودن خويش را آشكار نمود . عقلها به او احاطه نداشته و وهمها به او نرسيده و ديده ها او را نديده و به مقدار در نخواهد آمد ، الفاظ و عبارات در مقام توضيح و تفسيرش نارسا بوده و چشمها از رؤيتش واماندهاند و انتزاع صفات و اشتقاقشان از ذات ربوبى آن طور كه شايد و بايد بيانگر واقع نمىباشد ، بدون حجاب محجوب و مخفى است و بدون پوششى ، پوشيده است ، بدون اين كه ديده شود شناخته شده و با اين كه جسم نيست ستوده مىشود ، معبودى نيست مگر او كه بزرگ و متعالى است . حديث ( 4 ) محمّد بن الحسن بن احمد بن الوليد رضى الله عنه مىگويد : محمّد بن الحسن الصفّار ، از احمد بن محمّد بن عيسى ، از حسن بن محبوب و نيز پدرم رضى الله عنه مىفرمايد : سعد بن عبد الله ، از احمد بن محمّد بن عيسى ، از حسن بن محبوب از هشام بن سالم ، از حبيب سجستانى [1] نقل كرده كه وى گفت : از امام باقر عليه السّلام شنيدم كه مىفرمودند : زمانى كه حقّ تعالى بمنظور اخذ ميثاق از ذريّه آدم عليه السّلام و شهادت و اقرارشان به ربوبيّت حقّ عزّ و جلّ و نبوّت تمام انبياء ايشان را از پشت آدم بيرون آورد اوّلين ميثاقى كه از ايشان گرفت اقرار به نبوّت حضرت محمّد بن عبد الله صلَّى الله عليه و اله بود ، سپس حضرت حقّ جلّ و على به آدم فرمود : بنگر ، چه مىبينى ؟ حضرت فرمودند : پس جناب آدم عليه السّلام به ذريّه خود در حالى كه به صورت مورچگان بوده و آسمان را پر كرده بودند نگريست و گفت : پروردگارا چقدر زياد هستند ، براى چه ايشان را آفريده اى ؟ از گرفتن ميثاق و بستن پيمان برايشان چه اراده كرده اى ؟ خداوند عزّ و جلّ فرمود : دو چيز را خواهانم : الف : مرا پرستيده ، و برايم شريك نياورند . ب : به فرستادگانم ايمان آورده و از ايشان پيروى نمايند . آدم عليه السّلام عرضه داشت : پروردگارا چرا بعضى بزرگتر و برخى نور زياد و پاره اى
[1] - از محمّد بن مسعود منقول است كه حبيب در ابتداء از خوارج بوده و سپس مستبصر شد و در عداد اصحاب صادقين عليهما السّلام قرار گرفت .
57
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 57