responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 553


سخن گفت و اظهار داشت : پدر و مادرم فدايت ، پدرم از پدرش ، از جدّش نقل نمود كه با جناب نوح عليه السّلام در كشتى بود حضرت نوح عليه السّلام روزى به او نگريست و دست به صورتش كشيد و سپس فرمود : از پشت اين درازگوش ، درازگوشى به هم مىرسد كه سيّد النّبيين و خاتم الأنبياء صلَّى الله عليه و آله بر آن سوار مىشود و حمد و سپاس مىكنم خدا را كه آن درازگوش را من قرار داد .
حديث ( 2 ) محمّد بن موسى المتوكَّل از سعد بن عبد الله ، از احمد بن محمّد بن عيسى ، از محمّد بن خالد ، از ابراهيم بن اسحاق ازدى ، از پدرش وى مىگويد : نزد اعمش يعنى سليمان بن مهران رفته از او راجع به وصيّت رسول خدا صلَّى الله عليه و آله پرسيدم .
اعمش به من گفت : نزد محمّد بن عبد الله برو و از وى سؤال كن .
راوى مىگويد : به محمّد بن عبد الله رجوع نموده و از او پرسيدم ، او از زيد بن على عليه السّلام چنين نقل كرد : هنگامى كه وفات و رحلت رسول خدا صلَّى الله عليه و آله فرا رسيد سر مبارك آن حضرت در دامن على عليه السّلام بود و منزل آن جناب از مهاجرين و انصار مملوّ و غوطه ور بود ، عبّاس مقابل حضرت نشسته بود ، رسول خدا صلَّى الله عليه و آله به او فرمودند :
عبّاس ، آيا وصايت مرا پذيرفته و دين مرا ادا كرده و به آنچه وعده داده‌ام عمل مىكنى ؟
عبّاس عرضه داشت : من مردى مسن و كثير العيال بوده و مالى ندارم .
تا سه مرتبه حضرت خواسته خودشان را تكرار نموده و در هر بار عبّاس آن را ردّ كرد و نپذيرفت .
رسول خدا صلَّى الله عليه و آله پس از آن فرمودند : به زودى مواريث را به كسى خواهم داد كه به حقّ آنها را اخذ نموده و سخنان مثل تو را نخواهد گفت ، سپس فرمودند : اى على آيا تو وصايت مرا مىپذيرى و دين من را مىپردازى و وصايا و وعده هاى مرا به انجام مىرسانى ؟
راوى مىگويد : گريه چنان راه گلوى حضرت را گرفته بود كه نمىتوانست جواب رسول خدا صلَّى الله عليه و آله را بدهد چه آن كه مشاهده مىكردند سر مبارك رسول خدا صلَّى الله عليه و آله در دامانش مىرفت و مىآمد ، بارى دوباره رسول خدا صلَّى الله عليه و آله سؤالشان را اعاده فرمودند :
على عليه السّلام عرض كرد : آرى پدر و مادرم فدايت شوند اى رسول خدا .
پيامبر فرمودند : بلال زره رسول خدا را بياور ، بلال زره را آورد سپس حضرت فرمودند : بلال پرچم رسول خدا را بياور ، بلال آورد ، سپس حضرت فرمودند : بلال

553

نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 553
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست