responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 505


انداخت ، پس از كشته شدن عثمان هيچ چيز مرا به صدمه نينداخت مگر اين كه مردم همچون موى گردن كفتار به دورم ريخته از همه جانب به من هجوم آوردند به طورى كه از كثرت ازدحام حسن و حسين زير دست و پا رفتند و دو طرف جامه و رداى من پاره شد تا اين كه بيعتشان را قبول كرده و به امر خلافت مشغول گشتم ولى جمعى ( مانند طلحه و زبير و ديگران ) بيعتشان را شكستند و گروهى ديگر فاسق شده و جماعتى ديگر از زير بار بيعتم خارج شدند ( خوارج نهروان ) گويا ايشان كلام خدا را كه مىفرمايد : * ( تِلْكَ الدَّارُ الآخِرَةُ ) * الخ [1] ( ما اين دار آخرت « بهشت ابدى » را براى آنان كه در زمين اراده علو و فساد و سركشى ندارند مخصوص مىگردانيم و حسن عاقبت خاص پرهيزكاران است ) نشنيده‌اند .
آرى به خدا سوگند اين آيه را شنيده و حفظ كرده‌اند و لكن دنيا در چشمهايشان آراسته و زينت آن ايشان را فريفته است ، آگاه باشيد سوگند به خدايى كه دانه را شكافته و انسان را خلق كرده اگر حضور حاضرين نبود و يارى نمىدادند كه حجّت تمام شود و اگر نبود عهدى كه خداى عزّ و جلّ از علماء گرفته تا راضى نشوند بر سيرى ظالم از ظلم و گرسنه ماندن مظلوم از ستم او هر آينه ريسمان و مهار شتر خلافت را بر كوهان آن مىانداختم و آب مىدادم آخر خلافت را به كاسهء اوّل آن ( يعنى به دستور ايّام گذشته از اين خلافت چشم پوشيده و امّت را در حيرت و ضلالت مىگذاشتم ) و محقّقا فهميده‌اند كه دنياى شما نزد من بىمقدارتر و بىارزشتر از يك عطسهء بز ماده مىباشد .
راوى مىگويد : كلام حضرت به اين جا كه رسيد شخصى از اهل عراق نامه اى به آن حضرت داد ، امام عليه السّلام كلام خود را قطع كرده و نامه را دريافت فرمود .
ابن عباس مىگويد : محضر مباركش عرضه داشتم : كاش سخنانتان را ادامه دهيد .
حضرت فرمودند : اى ابن عباس آن زمان كه گرم سخن بوده و واقعيات را بيان مىكردم دور شد و چقدر آن وقت با اين زمان فاصله دارد ، گويا آن سخنان شقشقهء شترى بود كه صدا كرد و باز در جاى خود آرام و قرار گرفت .
ابن عبّاس مىگويد : به خدا قسم اندوهگين نشده‌ام بر هيچ كلامى مثل اندوهى كه از ناحيه كلام امير المؤمنين عليه السّلام كه قطع شد و به آنجايى كه حضرت مىخواستند آن را برسانند نرسيد متوجّه من نشد .



[1] - سوره قصص آيه ( 83 )

505

نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 505
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست