نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 497
خاله ابراهيم يعنى جناب لوط عليه السّلام تبعيّت نمودهام چه آن كه وى به قوم خويش فرمود : اى كاش مرا بر منع شما اقتدارى بود يا آن كه چون قدرت ندارم از شر شما به ركن محكمى پناه خواهم برد . اگر بگوييد : لوط بر منع آنها قدرت داشت چون تكذيب گفته او را كردهايد كافر مىشويد و اگر بگوييد او اقتدار بر منع آنها را نداشت مىگويم وقتى پيامبر قدرت بر منع دشمن نداشته باشد وصىّ به واسطه نداشتن قدرت در منع نكردن اولى به عذر مىباشد . و از يوسف عليه السّلام نيز تبعيّت كردهام چه آن كه وى فرمود : پروردگارا ، زندان نزد من محبوبتر است از آنچه مرا به آن مىخوانند . اگر بگوييد جناب يوسف زندان را به خاطر آن از خدا خواست كه پروردگارش او را مورد سخط و غضب خود قرار داده بود اين كلام شما را كافر مىكند و اگر بگوييد مراد يوسف از اين دعاء آن بود كه پروردگارش به او غضب نكند پس زندان را اختيار كرد ، مىگويم ، وصىّ به انزوا و عدم تعرّض سزاوارتر مىباشد . و از جناب موسى عليه السّلام نيز تبعيّت كردهام زيرا وى فرمود : از ترس شما گريختم . اگر بگوييد : موسى بدون ترس از قومش گريخت چون تكذيب قول او را كردهايد كافر مىشويد و اگر بگوييد موسى از ايشان ترسيد ، مىگويم وقتى پيغمبر از دشمن خود بترسد وصىّ اولى به آن مىباشد . و از جناب هارون نيز تبعيّت كردهام زيرا وى به برادرش موسى عليه السّلام گفت : اى فرزند مادرم بر من خشمگين مباش ، آنها مرا خوار و زبون داشتند تا آنجا كه نزديك بود مرا به قتل رسانند . اگر بگوييد : مردم هارون را خوار نكرده و مشرف به قتلش نشدند چون كلام پيامبر را تكذيب كردهايد كافر مىشويد و اگر بگوييد آنها او را ضعيف و خوار نموده و مشرف به قتلش شدند لذا او ساكت شد و متعرّض آنها نگرديد ، مىگويم پيامبر كه چنين باشد وصىّ اولى به آن مىباشد . و از حضرت محمّد صلَّى الله عليه و آله نيز تبعيّت كردهام چه آن كه آن حضرت از خوف دشمنانش گريخت و پناه به غار برد و من در بستر آن جناب خوابيدم . اگر بگوييد : بدون هيچ خوفى از دشمنان حضرت گريخت ، كافر مىشويد و اگر بگوييد از خوف گريخت و من در بسترش خوابيده و آن جناب از ترس آنها به غار پناه برد من كه وصىّ او هستم سزاوارتر هستم به خوف .
497
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 497