پوشاندن و مخفى كردن ، ضدّ آن تبرّج و اظهار كردن است ، تقيه و پنهان نمودن ، ضدّ آن آشكار كردن است ، انصاف و به عدالت رفتار كردن ، ضدّ آن حميّت و ترك عدالت نمودن است ، پاكيزگى ، ضدّ آن قذارت و آلودگى است ، حياء و شرم داشتن ، ضدّ آن خلع و پرده درى مىباشد ، قصد و تعدّى نكردن ، ضدّ آن تعدّى و تجاوز به حقوق ديگران مىباشد ، راحتى و آرامش ، ضدّ آن تعب و رنج مىباشد .
سهولت و سادگى ، ضدّ آن صعوبت و سختى است ، بركت ، ضدّ آن محق يعنى زوال بركت مىباشد ، عافيت ، ضدّ آن بلاء مىباشد ، قوام و آنچه شىء به آن وجود پيدا كند ، ضدّ آن مكاثره و بسيار شدن را گويند ، حكمت ، ضدّ آن هوى و سخن گفتن از روى خواهش نفس مىباشد ، وقار و سنگينى ، ضدّ آن خفّت و سبكى است ، سعادت ، ضدّ آن شقاوت است ، توبه و بازگشت از گناه ، ضدّ آن اصرار بر گناه مىباشد ، استغفار و طلب آمرزش ، ضدّ آن اغترار و مغرور واقع شدن است ، محافظت و سعى نمودن در نگهدارى ، ضدّ آن تهاون و سستى كردن است ، دعاء و طلب ، ضدّ آن استنكاف و خوددارى مىباشد ، نشاط ، ضدّ آن كسالت و پكر بودن است ، فرح و شادى ، ضدّ آن حزن مىباشد ، الفت و انس ، ضدّ آن جدايى است ، سخاوت و فراخ دست بودن ، ضدّ آن بخل و تنگدست بودن مىباشد .
سپس امام عليه السّلام فرمودند :
تمام اين خصال و صفات كه جنود و ياوران عقل بوده در كسى جمع نمىشوند مگر در نبىّ يا وصىّ و جانشين نبىّ يا مؤمنى كه حقّ تعالى قلبش را براى ايمان امتحان و آزموده باشد و امّا سايرين و بقيه دوستان ما برخى از اين اوصاف جهل بپرهيزند چه آن كه در اين صورت در درجه علياء با انبياء و اوصياء عليهم السّلام مقرون مىگردند و بايد توجّه داشت كه با معرفت پيدا كردن به عقل و جنود آن و دورى جستن از جهل و ياوران آن مىتوان به حقّ راه يافت و آن را درك كرد ، خدا ما و شما را براى طاعت و انجام افعالى كه مورد رضايتش هست نگاه دارد .
حديث ( 11 ) محمّد بن الحسين بن احمد بن الوليد رضى الله عنه مىگويد : محمّد بن صفّار از ابراهيم بن هاشم از ابى اسحاق ابراهيم بن هيثم خفّاف ، از مردى از اصحاب از عبد الملك بن هشام ، از على اشعرى به طور مرفوع حديث را آورده و مىگويد رسول خدا صلَّى الله عليه و آله فرمودند :

401