responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 381


اندوه او را مىكشد و اگر غضب و تندخويى بر آن عارض گردد خشم به آن سخت گيرد و اگر رضا و خشنودى در او پيدا شود خوددارى از قبائح را فراموش مىكند و اگر ترس و هراس به او برسد دورى جستن از كار مشغولش مىسازد و اگر ايمنى او زياد گردد غفلت مىربايدش اگر نعمت برايش حاضر شود عزّت و بزرگى او را مىگيرد و اگر مصيبت و اندوه به آن برسد بىتابى رسوايش مىكند و اگر مالى بيابد توانگرى طاغيش مىنمايد و اگر بىچيزى او را بيازارد بلا و سختى گرفتارش كند و اگر گرسنگى او را به صدمه و مشقت بيازارد ناتوانى وى را از پا در آورد و اگر سيرى او به حدّ افراط برسد شكم پرى وى به رنج و زحمتش بياندازد ، پس هر كوتاهى از اندازه به آن ضرر رسانده و هر بيش از حدّى آن را فساد و تباه كند .
حديث ( 8 ) محمّد بن موسى برقى با همان اسناد قبل از محمّد بن سنان ، از برخى اصحابش نقل كرده كه وى گفت : شنيدم از حضرت امام صادق عليه السّلام كه به مردى چنين فرمودند : فلانى بدان كه قلب نسبت به جسد انسانى به منزله امام است براى مردم كه تمام بايد اطاعتش را بنمايند ، مگر نمىبينى كه تمام جوارح و اعضاء جسد اعوان و ايادى و مفسّر قلب هستند .
دو گوش و دو چشم و بينى و دهان و دو دست و دو پا و عورت خواسته هاى قلب را اداء مىكنند لذا :
هر گاه قلب خواسته اش نگريستن به چيزى باشد شخص دو چشمش را مىگشايد .
و زمانى كه بخواهد بشنود شخص دو گوشش را حركت داده و منفذ آنها را باز كرده تا مطلوب را بشنود و هر وقت ميل داشته باشد بويى را استشمام نمايد شخص با بينى استنشاق كرده در نتيجه بوى مطلوب به قلب مىرسد .
و هنگامى كه رغبت به سخن گفتن داشته باشد به وسيله زبان تكلَّم مىكند .
و در صورتى كه مطلوبش گرفتن چيزى باشد دستها به كار افتاده و آن چيز را مىگيرد .
و به فرض كه مقصودش حركت كردن باشد دو پا سعى نموده و راه مىروند .
و اگر محبوبش شهوت و غريزه باشد نرينه شخص به حركت و جنبش در مىآيد .
پس تمام اين اعضاء و جوارح حركت و فعاليّت نموده تا خواسته قلب را اداء كرده و بدين ترتيب اطاعتش مىكنند و همچنين شايسته است كه خلائق نسبت به

381

نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 381
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست