نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 311
سپس امام عليه السّلام فرمودند : اى نعمان از قياس بپرهيز زيرا پدرم از آباء گرامش عليهم السّلام نقل فرمودند كه رسول خدا صلَّى الله عليه و آله فرمودند : كسى كه در دين با رأى خود قياس كند حقّ تعالى او را در جهنّم با ابليس مقرون مىگرداند زيرا او اوّلين كسى است كه قياس كرد و گفت : * ( خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَخَلَقْتَه مِنْ طِينٍ ) * . پس رأى و قياس و آنچه را كه گروهى اظهار كرده و مىگوييد « در دين خدا برهان نيست » را رها كنيد زيرا دين خدا با آراء و قياسات جعل و وضع نمىشود . حديث ( 5 ) پدرم و محمّد بن الحسن رحمة الله عليهما فرمودند : سعد بن عبد الله از احمد بن ابى عبد الله برقى ، از ابو زهير بن شبيب بن انس ، از برخى اصحابش ، از حضرت ابى عبد الله عليه السّلام ، راوى مىگويد : محضر امام صادق عليه السّلام بودم كه جوانى از كنده [1] آمد و بر آن حضرت وارد شد و مسأله اى از امام عليه السّلام پرسيد و حضرت جوابش را دادند ، من جوان را شناخته و مسأله اش را نيز دانستم پس به كوفه رفته و بر ابو حنيفه داخل شدم جوان را در آنجا ديدم كه عينا همان مسأله را از وى مىپرسيد ابو حنيفه جوابى بر خلاف امام عليه السّلام به وى داد ، ايستادم و گفتم : واى بر تو اى ابو حنيفه امسال براى مراسم حج به مكَّه رفته بودم محضر امام صادق عليه السّلام رسيدم به آن جناب سلام كردم ، اين جوان را در مجلس حضرت ديدم كه همين مسأله را از حضرتش پرسيد و امام عليه السّلام بر خلاف جوابى كه تو دادى به وى دادند . ابو حنيفه گفت : به آنچه جعفر بن محمّد دانا است من داناتر هستم ، من با رجال و اساتيد بسيار ملاقات كرده و از زبانشان شنيده و بهره ها بردهام ولى جعفر بن محمّد صحفى است يعنى علمش را از كتب اخذ نموده و علمى كه از افواه رجال گرفته شده باشد بمراتب والاتر و بهتر است از علمى كه از كتب اخذ شده ! راوى مىگويد : با خود گفتم به خدا سوگند به حج خواهم رفت اگر چه هزينه آن را نداشته و ديگران به من ببخشند ، وى مىگويد :