responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 287


لباس مىزدودند و كلمه « حوارى » اسمى است كه از « خبز الحوارى » [1] مشتقّ شده .
و امّا از نظر ما : ايشان را به خاطر اين جهت حواريّون مىخوانند كه هم نفوس خويش را از هر آلودگى خالص نموده و هم ديگران را به واسطه پند و اندرز از آلودگى گناه بر حذر داشته‌اند عرض كردم : نصارى را چرا نصارى خوانده‌اند ؟
حضرت فرمودند : زيرا ايشان از قريه اى بودند به نام ناصره و آن از بلاد شام است ، مريم و جناب عيسى عليهما السّلام بعد از مراجعت از مصر به اين شهر وارد شده و در آن نزول نمودند .
< فهرس الموضوعات > باب هفتاد و سوّم سرّ اين كه كودكان را به خاطر گريه نمودن نمىتوان زد < / فهرس الموضوعات > باب هفتاد و سوّم سرّ اين كه كودكان را به خاطر گريه نمودن نمىتوان زد حديث ( 1 ) ابو احمد قاسم بن محمّد بن احمد سرّاج همدانى مىگويد : ابو القاسم جعفر بن محمّد بن ابراهيم سرنديبى از ابو الحسن محمّد بن عبد الله بن هارون الرّشيد در حلب ، از محمّد بن آدم بن ابى اياس از ابن ابى ذيب ، از نافع از ابن عمر نقل كرده كه وى گفت : رسول خدا صلَّى الله عليه و آله فرمودند :
كودكانتان را به خاطر گريه كردن نزنيد زيرا گريه آنها در چهار ماه اوّل شهادت به توحيد و اين كه معبودى نيست مگر خداوند يگانه ، بوده و چهار ماه دوّم صلوات بر نبىّ اكرم صلَّى الله عليه و آله است و چهار ماه بعد دعاء براى پدر و مادرش مىباشد .
< فهرس الموضوعات > باب هفتاد و چهارم سرّ خشك شدن اشك چشمان و سختى دلها و از ياد بردن گناهان < / فهرس الموضوعات > باب هفتاد و چهارم سرّ خشك شدن اشك چشمان و سختى دلها و از ياد بردن گناهان حديث ( 1 ) احمد بن حسن قطان مىگويد : احمد بن محمّد بن سعيد همدانى از على بن حسن بن فضّال از پدرش ، از مروان بن مسلم ، از ثابت بن ابى صفيّه ، از سعد خفّاف از اصبغ بن نباته نقل كرده كه وى گفت : امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند : خشك شدن اشك چشمها



[1] - خبز الحوارى يعنى نانى كه مكرّر آرد آن را غربال كرده‌اند .

287

نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 287
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست