نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 231
سر زد ، بارى حقّ تعالى او را به خاطر اين خلافش از درگاه خود راند و مورد لعن قرارش داد و نامش را « رجيم » يعنى رانده شده نهاد و به عزّت و جلال خودش سوگند خورد كه احدى در دينش قياس نكند مگر آن كه او را با دشمنش يعنى ابليس در پستترين دركات جهنّم قرين قرار مىدهد . مصنّف اين كتاب ( صدوق عليه الرحمه ) مىگويد : با اين كه جناب موسى عليه السّلام از نظر عقل و فضل و موقعيّت نزد بارى تعالى كامل بود نتوانست با فكر و استنباط خود معناى افعال خضر عليه السّلام را درك كند تا جايى كه امر بر او مشتبه شد . و از تمام افعالى كه خضر مرتكب شد به غضب آمد تا وقتى كه خضر عليه السّلام او را از باطن آنها خبر داد و وى راضى گشت و اگر او از تأويل آنها به موسى عليه السّلام خبر نمىداد قطعا جناب موسى به حقيقت امر پى نمىبرد اگر چه تمام عمرش را فكر مىكرد و در نتيجه بايد گفت : وقتى براى انبياء و رسل حقّ تعالى صلوات الله عليهم اجمعين قياس و استحسان جايز نبود به طريق اولى افرادى كه در مادون مرتبه ايشان هستند نبايد قياس و استحسان به كار ببرند . حديث ( 2 ) از ابو جعفر محمّد بن عبد الله بن طيفور دامغانى واعظ در فرغانه [1] شنيدم كه در ذيل افعال سه گانه جناب خضر عليه السّلام ( شكستن كشتى ، كشتن پسر و تعمير ديوار ) مىگفت : اين افعال كه خضر عليه السّلام به فرمان خداى عزّ و جلّ آنها را انجام مىداد اشارات و تنبيهاتى از ناحيه خداوند متعال به جناب موسى عليه السّلام بودند و بدين وسيله جناب اقدسى الهى آن حضرت را متذكَّر منّتهاى سابق كه در حقش عملى ساخته بود نمود ، خداوند منّان موسى عليه السّلام را بر آن منّتها و بر مقدارشان اين طور تنبيه فرمود : با شكستن كشتى او را متذكَّر ساخت كه وقتى طفل ضعيفى بود و مادرش وى را در صندوقى نهاد و صندوق را به دريا افكند در وسط آبها از غرق شدن حفظش نمود ، پس مراد حقّ تعالى با اين فعل آن بود كه به موسى گوشزد كند آن كسى كه تو را در صندوق وسط دريا حفظ نمود سرنشينان كشتى را نيز داخل كشتى محافظت
[1] - در مراصد الاطَّلاع آمده است كه فرغانه به فتح فاء و سكون راء شهرى است وسيع در ما وراء النّهر نزديك بلاد تركستان .
231
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 231