نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 229
داشتند كه حقّ تعالى با صلاح خود اين دو پسر را محافظت فرمود ، سپس خضر به جناب موسى عليهما السّلام گفت : پروردگار تو خواست آن دو پسر به حدّ رشد رسند تا به كمك لطفش آنها خودشان گنج را استخراج كنند و چنانچه ملاحظه مىكنيم جناب خضر عليه السّلام هنگام خبر دادن از قصّه سوّم كه آخرين قصص سه گانه مىباشد از اسناد فعل به خويش ، خود را بر حذر داشت بلكه اراده را به طور كلَّى نسبت به حقّ تعالى داد چه آن كه غير از فعل اوّل و دوّم كه جناب خضر اوّلى را صرفا به خود نسبت داد و دوّمى را مشترك بين خويش و حقّ تعالى معرّفى كرد عملى ديگر باقى نماند كه مستند به او و اراده اش باشد تا وى از آن خبر داده و جناب موسى هم مستمع و شنونده اش محسوب گردد از اين رو در هنگام اخبار از فعل سوّم به طور كلَّى حضرتش خود را مجرّد از انجام آن دانست و اراده فعل را نيز از حقّ تعالى قرار داد بدون اين كه براى خودش كوچكترين دخالت و شراكتى در فعل و اراده آن قائل شود چنانچه بنده مخلص در درگاه الهى بايد خود را چنين ببيند . سپس جناب خضر عليه السّلام از نسبت دادن فعل در اوّلين قصّه به خود و از ادّعاى اشتراك در فعل با خدا در دوّمين قصّه به نحوى تبرّى جسته و پوزش طلبيده و فرموده : پروردگار تو اراده اين معنا كرده از جهت رحمت و بخششى كه دارد و من اين كارها را از پيش خود و به رأى خويش انجام ندادم بلكه به فرمان حقّ تعالى بود ، اين است مآل و باطن كارهايى كه تو طاقت و ظرفيّت ديدن آنها را نداشتى . سپس امام جعفر بن محمّد عليهما السّلام فرمودند : امر خدا را نبايد بر قياس و استحسان عرضه داشت و كسى كه چنين كند هم هلاك شده و هم ديگران را هلاك نموده ، اوّلين معصيتى كه در عالم به ظهور رسيد اظهار فضل و برترى از ناحيه ابليس ملعون بود و آن در وقتى صورت گرفت كه خداى عزّ و جلّ تمام فرشتگان را مأمور به سجده در مقابل آدم عليه السّلام نمود ، جملگى سجده كردند مگر ابليس كه از سجود امتناع كرد ، حقّ - جلَّت عظمته - فرمود : وقتى به تو امر كردم چه چيز تو را از سجده نمودن باز داشت ؟ ابليس گفت : من از او بهتر هستم زيرا مرا از آتش و او را از گل آفريدى . پس اولين كفرى را كه مرتكب شد اين بود كه گفت : من بهتر از آدم هستم ، سپس قياسى كه نمود و گفت مرا از آتش و او را از گل آفريدى دوّمين خلافى بود كه از وى
229
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 229