responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 225


خضر گفت : اين عذر مفارقت بين من و تو است ، من به زودى تو را بر اسرار كارهايم كه بر فهم آن صبر و ظرفيتى نداشتى آگاه مىسازم ، پس فرمود : امّا آن كشتى را كه بشكستم صاحبش خانواده فقيرى بود كه از آن كسب و ارتزاق مىكردند و چون كشتىهاى بىعيب را پادشاه به غصب مىگرفت خواستم اين كشتى را ناقص و معيوب كنم ، پس قصدم با اين كار آن بود كه كشتى را بدين وسيله براى صاحبانش نگاه داشته و پادشاه غصبش نكند .
پس جناب خضر عليه السّلام با اين فعل ( شكستن كشتى ) امتيازى كه براى كشتى مساكين پديد آمد را به خود نسبت داد نه به حقّ عزّ و جلّ زيرا بيان پيدا شدن امتياز مزبور با ذكر لفظ تعييب صورت گرفته و ادب مقتضى بود آن را به خداى تعالى نسبت ندهد چه آن كه خضر خواست كشتى را معيوب كند تا سلطان با مشاهده عيب از غصبش صرف نظر كند و حقّ جلّ و علا اراده اش از فرمان مزبور به خضر صلاح مساكين بوده لا جرم ادب اقتضاء مىكند كه مجرى فرمان پديد آوردن عيب را به حضرتش نسبت نداده بلكه آن را فعل خويش معرفى كند از اين رو خضر عليه السّلام فرمود : اعيبها .
و امّا آن غلام : پدر و مادر او مؤمن بودند و وى كافر متولَّد شد و خدا مىدانست كه اگر باقى بماند پدر و مادر نيز به خوى او درآمده و مفتونش شده و با ضلال او گمراه خواهند شد لذا مرا امر كرد تا وى را بكشم و با اين فعل حقّ تبارك و تعالى پدر و مادر او را به محل كرامت خويش نقل داد جناب خضر عليه السّلام در اخبار از اين فعل بر خلاف فعل قبلى از فاعل فعل مشتركا تعبير آورده يعنى خود را با حقّ عزّ و جلّ شريك قرار داد و گفت : و امّا كشتن آن پسر : پدر و مادرش مؤمن بوده و ما باك داشتيم كه آن پسر آنها را به كفر و طغيان بكشد پس خواستيم تا به جاى او پروردگارشان فرزندى بهتر و صالحتر از حيث ارحامپرستى به آنها عطاء كند .
سرّ مشترك آوردن خضر عليه السّلام فاعل دو فعل را و تعبير به « خشينا » و « اردنا » اين كه چرا جناب خضر عليه السّلام گفت : خشينا و اردنا با اين كه مناسبتر آن بود كه خشيت را به خود و اراده را به حقّ تبارك و تعالى نسبت دهد شرح و توضيحش آن است كه : حقّ تعالى وقتى خضر عليه السّلام را مأمور به قتل آن پسر نمود و به وى خبر داد

225

نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 225
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست