* ( أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ ) * ( اى اهل قافله شما بىشك دزديد ) در حالى كه دزدى نكرده بودند .
حديث ( 2 ) مظفر بن جعفر بن مظفر علوى رضى الله عنه مىگويد : جعفر بن محمّد بن مسعود ، از پدرش ، از محمّد بن ابى نصر از احمد بن محمّد بن عيسى ، از حسين بن سعيد ، از عثمان بن عيسى ، از سماعه ، از ابو بصير نقل كرده كه وى گفت : حضرت ابو عبد الله عليه السّلام فرمودند : تقيه دين خداى عزّ و جلّ است .
عرض كردم : تقيه از دين خدا و جزئى از آن مىباشد ؟
حضرت فرمودند : بلى به خدا جزئى از دين است ، تقيّه مانند اين كه يوسف فرمود : * ( أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ ) * ( اى اهل قافله شما بىشك دزديد ) به خدا قسم چيزى را آنها ندزديده بودند حديث ( 3 ) پدرم رضى الله عنه فرمود : على بن ابراهيم بن هاشم ، از پدرش ، از محمّد بن ابى عمير ، از هشام بن حكم ، از حضرت ابى عبد الله عليه السّلام نقل كرده كه آن جناب در ذيل كلام حضرت يوسف عليه السّلام :
* ( أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ ) * ، فرمودند : اهل كاروان در عين حالى كه سرقت نكرده بودند جناب يوسف هم دروغ نگفتند .
حديث ( 4 ) مظفّر بن جعفر بن مظفّر علوى رضى الله عنه مىگويد : جعفر بن محمّد بن مسعود ، از پدرش ، از محمّد بن احمد ، از ابراهيم بن اسحاق نهاوندى ، از صالح بن سعيد ، از مردى [1] از اصحاب ، از حضرت ابى عبد الله عليه السّلام نقل كرده ، راوى مىگويد : راجع به مقصود از فرموده حقّ عزّ و جلّ : * ( أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ ) * از امام عليه السّلام پرسيدم :
حضرت فرمودند : نسبت سارق به ايشان به خاطر آن بوده كه حضرت يوسف را از پدرشان سرقت كردند از اين رو اطلاق سارق به آنها صادق بوده نه كاذب فلذا مىبينيم وقتى غلامان سلطان ( يوسف ) كاروانيان را متوقف ساخته و نمىگذارند حركت كنند ، آنها به غلامان مىگويند مگر چه چيز از شما مفقود شده ؟

[1] - چون نام اين راوى در حديث ذكر نشده بدين ترتيب روايت اصطلاحا مرسله خوانده مىشود .

193