responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 478


ديگرى هم آميزش كرده باشد ، سپس اگرش خواست بزنى گيرد همانا مثل او مثل درخت خرمائى است كه مردى بحرام از آن خورده سپس آن را خريده و بحلال از آن خورده ، يحيى درمانده شد .
امام نهم باو گفت اى ابا محمد چه گوئى در باره مردى كه بامداد زنى بر وى حرام بود و روز كه بر آمد حلال شدش ، نيمه روزش حرام شد و هنگام ظهرش حلال شد و وقت عصر بر او حرام شد و مغربش حلال گرديد و نيمه شب بر او حرام شد و سپيده دم بر وى حلال شد و روز كه بر آمد حرام شدش و نيمه روز بر او حلال شد ، يحيى و ديگر فقهاء در برابر او گيج و گنگ شدند مأمون گفت يا ابا جعفر اعزك الله اين مسأله را براى ما بيان كن . فرمود ( ع ) : اين مرديست كه بكنيزك ديگرى نگاه كرده و او را خريده و بر وى حلال شده سپس آزادش كرده و بر او حرام شده سپس بزنى گرفته اش و بر او حلال شده و ظهارش كرده و بر او حرام شده و كفاره ظهار داده و حلال شده سپس يك طلاقش داده و حرام شده سپس باو رجوع كرده و حلال شده ، پس آن مرد از اسلام برگشته و زن بر او حرام شده ، و باز توبه كرده و مسلمانى گرفته و بهمان نكاح سابق بر او حلال شده چنانچه رسول خدا ( ص ) زينب را بابى العاص بن ربيع كه مسلمان شد بهمان نكاح اول برقرار ساخت .
كلمات قصارى از آن حضرت در اين معانى روايت شده 1 - مردى گفتش مرا اندرز ده فرمود : ميپذيرى ؟ گفت آرى فرمود : صبر را بالش كن و فقر را در آغوش گير و شهوات را بدور انداز و با هواى نفس مخالفت كن و بدان كه برابر ديده خدائى و بپا كه چگونه اى .

478

نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 478
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست