نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 475
كوچك بوده يا بزرگ ، محرم باز قصد صيد دارد و مصر است يا تائب و پشيمانست ، اين صيد در شب بوده و از آشيانه آنان بوده يا در روز بوده و آشكارا ، محرم براى حج بوده يا عمره ، گويد : يحيى بطورى واماند كه بر همه حاضران عيان شد و همه مردم از جواب گيج كن امام نهم در شگفت ماندند ، مأمون در همان مجلس بامام نهم گفت اى ابا جعفر خواستگارى كن . فرمود : بچشم يا امير المؤمنين پس مأمون گفت سپاس خدا را سزا است براى اعتراف بنعمتش ، و نيست شايسته پرستشى جز خدا براى اجلال عظمتش و رحمت باد بر محمد و آلش نزد بردن نامش اما بعد - حكم خدا بر همه مردم اين بوده كه آنان را بوسيله حلال از حرام بىنياز سازد ، و براى همين جل و عز فرموده ( 32 - النور ) زنان بىشوهر خود را بشوهر بدهيد و بندهها و كنيزهاى خوب خود را بزناشوئى بدهيد اگر نداريد خداوند از فضل خود شما را توانگر كند ، و خدا واسع و دانا است - سپس براستى محمد بن على ام الفضل دختر عبد الله را بزنى خواسته و پانصد درهم ( در حدود بيست و هفت تومان پول نقره خالص ) باو مهر داده و منهم او را بوى تزويج كردم اى ابا جعفر قبول كردى ؟ امام در پاسخ فرمود : من اين تزويج را بهمين مهر قبول كردم ، مأمون جشن عروسى برپا كرد و بهمه مردم از خاص و عام و اشراف و كارمندان باندازه مقام آنها جائزه داد و بهر يك از طبقات باندازه استحقاق صله عطا كرد . و چون مردم پراكنده شدند مأمون بامام نهم ( ع ) گفت اگر بفرمائى بما بفهمان آنچه بر هر صنف از اين اصناف در قتل صيد واجب است . در پاسخ فرمود : چون محرم صيدى از پرندههاى بزرگ در حل بكشد يك گوسفند كفاره بر او باشد ، و اگر در حرم باشد كفاره دو چندانست ، و اگر جوجه اى را در
475
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 475