نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 431
و كلمات قصارى در اين معانى از آن حضرت روايت شده 1 - سزاست كسى كه عاقل است خدا را در روزى خود كند كار نشمارد و در قضاى وى متهم نداند و بد بين نباشد . 2 - گويد او را از يقين پرسيدم فرمود : توكل كند بر خدا ، پذيرش دارد از خدا ، و رضا دهد بقضاى خدا ، و واگذارد كار خود را بخدا . 3 - عبد الله بن يحيى گويد بآن حضرت نوشتم و از اين دعا پرسيدم كه « الحمد لله منتهى علمه » پاسخ نوشت نبايد بگوئى منتهى علمه زيرا علمش را نهايت نيست ، ولى بگو منتهى رضاه . 4 - مردى معنى جواد را از او پرسيد در پاسخ فرمود : سخنت دو وجه دارد اگر منظور جواد از خلق است بدان كه جواد و بخشنده خلق كسيست كه هر چه از خدا بر او واجبست ادا كند ، و بخيل كسيست كه حق واجب خدا را دريغ كند ، و اگر مقصودت جواد بودن خداست او اگر بدهد جواد است و اگر دريغ كند جواد است ، زيرا اگر عطا كند آن را بتو داده كه از آن تو نيست ، و اگر دريغ كند آن را دريغ كرده كه از آن تو نيست . 5 - بيكى از شيعيانش گفت : اى فلان از خدا بترس و حق بگو و گر چه در آن هلاكت باشد زيرا نجات تو در همانست ، اى فلان از خدا بپرهيز و باطل را واگذار و گر چه نجاتت در آن باشد كه هلاك تو در همانست . 6 - وكيلش بآن حضرت گفت بخدا بتو خيانت نكردم باو فرمود ( ع ) : خيانت و تضييع تو براى من برابر است ، خيانت براى تو بدتر است .
431
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 431