نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 78
كنند ، و اگر آن حقى را كه واگذاردهاند بيادشان آرند و دانايشان كنند ، گويند : مخالفت ( با مردم ) كنند ، و اگر از آنها كناره گيرند ، گويند : از جماعت مسلمانان خود را جدا كردهاند ؟ و اگر بدانها گويند دليل خود را بر اين سخن ( و اين تهمتى كه بر علماء ميزنيد ) بياوريد ، گويند : منافق گشتى ، و اگر پيروى آنها را كنند ، گويند : شما نافرمانى خداى عز و جل كرديد ! ( اين است وضع علماء با جهال ) . پس اين جهال هلاك گشتند در مورد آنچه نميدانند ، نادانند آنچه را خوانند ، در هنگام تعريف از قرآن آن را تصديق دارند و در وقت تحريف آن را تكذيب كنند ( و تحريف آن را بپذيرند ) و انكار نكنند ، اينها همانند احبار ( يهود ) و رهبانان ( نصارى ) هستند كه رهبران هواپرستى و آقايان هلاكت و نابودىاند ، و دستهء ديگرى از اينهايند كه در ميان هدايت و گمراهى نشسته و هيچ كدام از اين دو دسته را از هم تشخيص ندهند و گويند : مردم نمىتوانند حقيقت اين كار ( يعنى جريان امامت ) را بفهمند و ندانند كه چيست ، با اينكه تصديق دارند كه رسول خدا ( ص ) آنان را براه روشنى واگذاشت كه شبش از روزش آشكار است ، و در آن زمان بدعتى در ايشان ظاهر نشد و سنتى در آنها تبديل نيافت ، و خلاف و اختلافى در آنها پديد نيامد ، ولى هنگامى كه تاريكى خطاهاى مردم آنها را فرا گرفت دو ( دسته و ) امام پيدا شد ، يكى آنان كه بسوى خداى تبارك و تعالى دعوت ميكردند ، ديگر آنان كه بسوى دوزخ ميخواندند ، در اين هنگام بود كه شيطان بزبان آمد ، و آواز خود را بزبان دوستان و ياران خود بلند كرد و طرفداران سواره و پياده اش بسيار شدند ، و شركت جست در مال و فرزند آنان كه با او شركت جستند پس بدعتگزارى شروع شد و كتاب و سنت كنار رفت . و اولياء خدا ( كه چنين ديدند ) بحجت و برهان گويا شدند ، و كتاب و حكمت را گرفتند و از آن روز اهل حق و باطل از هم جدا گشتند ، و اهل حق
78
نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 78