نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 47
اى ابا محمد اين نفس زدنت از چيست ؟ ابو بصير - : قربانت اى فرزند رسول خدا سالمند شدهام و استخوانم باريك گشته و مرگم نزديك شده در صورتى كه نميدانم وضعم در آخرت چگونه است ! امام عليه السّلام - : اى ابا محمد تو هم چنين ميگوئى ؟ ابو بصير - : چرا چنين نگويم ؟ قربانت گردم . امام عليه السّلام - اى ابا محمد مگر نميدانى كه خداى تعالى جوانان شما را گرامى داشته و از پيران شما حيا دارد ؟ ابو بصير - قربانت چگونه جوانان را گرامى دارد و از پيران حيا كند ؟ ! امام عليه السّلام - خدا جوانان را گرامى داشته از اينكه عذابشان كند و از پيران حيا كند كه از آنها حساب بكشد . ابو بصير - قربانت آيا اين مقام ويژهء ما ( شيعيان ) است يا براى عموم اهل توحيد و يكتاپرستانست ؟ امام عليه السّلام - نه بخدا مخصوص شما است نه همه مردم . ابو بصير - قربانت اينان بما لقبى دادهاند كه پشت ما شكسته و دلهاى ما مرده است ، و زمامداران و واليان بخاطر همين لقب خون ما را حلال ميشمرند - روى حديثى كه فقهاى آنها بر ايشان روايت كنند - امام ( ع ) - مقصودت لقب « رافضى » است ؟ ( رافضى بمعناى ترككننده و واگذارنده است ) . ابو بصير - آرى . امام ( ع ) - نه بخدا سوگند اينان شما را بدين نام نخواندند بلكه خدا شما را بدان ناميده است اى ابا محمد آيا ندانى كه هفتاد نفر از بنى اسرائيل چون گمراهى فرعون و قومش را ديدند آنها را
47
نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 47