responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 1  صفحه : 262


گويد : عرضكردم : ( تفسير ) گفتار خداى عز و جل ( در اين آيه چيست ) : « و دهكدهء واژگون شده را بيفكند » ( سورهء نجم آيه 53 ) فرمود : آنها همان مردم بصره‌اند و دهكدهء مزبور همان بصره است .
عرضكردم : ( اين آيه ) : « و دهكده هاى واژگون شده كه پيمبرانشان با حجتها بسويشان آمدند » ( سورهء توبه آيه 70 ) فرمود : آنها قوم لوط بودند كه دهكده ها بر سرشان واژگون شد .
[ اصل و نسب هر كس دين و اخلاق اوست ] 203 - حنان گويد : شنيدم از پدرم كه از امام باقر عليه السّلام روايت مىكرد كه آن حضرت فرمود : سلمان با چند تن از قريش در مسجد ( مدينه ) بود ، آنها شروع كردند بنقل نسب و نژاد خود و هر يك نسب خويش را بالا ميبرد تا رسيدند بسلمان ، عمر بن خطاب بدو گفت : تو بگو كيستى و پدرت كيست و أصل و نسبت چيست ؟ سلمان فرمود : منم سلمان فرزند بندهء خدا كه گمراه بودم و خداى عز و جل بوسيلهء محمد ( ص ) هدايتم كرد ، و بينوا بودم و خداوند بوسيلهء محمد ( ص ) توانگرم ساخت ، و برده بودم خداوند بوسيلهء محمد ( ص ) مرا آزاد كرد ، اين بود نسب من ، و اين است حسب من .
رسول خدا ( ص ) در همين حال كه سلمان مشغول گفتگوى با آنها بود بنزدشان آمد ، پس سلمان بدان حضرت عرضكرد : اى رسول خدا من از دست اينان چه كشيدم ! پهلويشان نشستم و اينها شروع كردند بذكر نسبهاى خود و هر كدام نسب خود را بالا برد تا بمن رسيدند عمر بن خطاب بمن گفت : تو كيستى و اصل و نسبت چيست ؟
پيغمبر ( ص ) فرمود : اى سلمان تو در پاسخ او چه گفتى ؟
عرضكرد : من بدو گفتم : من سلمان فرزند بندهء خدا هستم كه گمراه بودم و خداوند عز ذكره بوسيلهء محمد ( ص ) مرا هدايت فرمود ، و بينوا بودم و خداى عز ذكره بوسيلهء محمد ( ص ) توانگرم ساخت ،

262

نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 1  صفحه : 262
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست