responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 1  صفحه : 174


( كه خدا فرمايد ) پرسيده ؟ امام باقر عليه السّلام اين آيه را خواند : « منزه است آنكه شبانگاه بندهء خود را از مسجد الحرام تا مسجد اقصى كه اطراف آن را بركت داده‌ايم راه برد تا آيات خويش را بدو بنمايانيم » ( سورهء اسراء آيهء 1 ) و از جمله آياتى كه خداوند در اين راه در بيت المقدس باو نماياند اين بود كه خداى عز ذكره تمام پيمبران و مرسلين را از اولين و آخرين محشور فرمود ، سپس بجبرئيل عليه السّلام دستور داد اذان بگويد ، و جبرئيل نيز ( فصول ) اذان را جفت جفت و اقامه را نيز بهمين نحو جفت جفت گفت ( اين جمله ردّ بر عامه است كه فصول اذان را جفت ميگويند و اقامه را يكى بيشتر نميگويند ) و در اذانش « حىّ على خير العمل » نيز گفت ( اين هم رد بر عامه است كه آن را نميگويند و در اذان صبح بجاى آن « الصلاة خير من النوم » ميگويند ) سپس محمد ( ص ) جلو ايستاد و آنها پشت سرش نماز خواندند و چون نمازش تمام شد رو بآنها كرده فرمود :
شما بچه چيز گواهى ميدهيد و چه را مىپرستيد ؟
گفتند : ما گواهى دهيم كه معبودى جز خداى يگانه نيست كه شريكى ندارد و ( گواهى دهيم كه ) همانا توئى رسول خدا ، و خداوند روى اين مطلب از ما عهد و پيمان گرفته است .
نافع گفت : راست گفتى اى ابا جعفر .
اكنون بگو معناى گفتار خداى عز و جل چيست ( كه فرمايد ) : « آيا ندانند كسانى كه كافر شدند كه آسمان و زمين بهم پيوسته بود و ما آنها را از هم باز كرديم » ( سورهء انبياء آيه 30 ) .
حضرت فرمود : همانا در آن وقتى كه خداى تبارك و تعالى آدم را بزمين فرو فرستاد آسمانها بهم پيوسته بود و هيچ نمىباريد ، و زمين بسته بود و گياهى نميرويانيد ، تا هنگامى كه خداى عز و جل توبهء آدم عليه السّلام را پذيرفت بآسمان دستور داد تا بوسيلهء ابرها از هم شكافته شد سپس فرمانش داد تا باران خود را

174

نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 1  صفحه : 174
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست