responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 1  صفحه : 83


ميشدم ، زنان خود را بيرون ميكرد و تنها با من بود ( 1 ) و چون براى خلوت بمنزل من مىآمد فاطمه و هيچ يك از پسرانم را بيرون نميكرد ، چون از او ميپرسيدم جواب ميداد و چون پرسشم تمام ميشد و خاموش ميشدم او شروع ميفرمود ، هيچ آيه ئى از قرآن بر رسول خدا ( ص ) نازل نشد جز اينكه براى من خواند و املا فرمود و من بخط خود نوشتم و تأويل و تفسير و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و خاص و عام آن را بمن آموخت و از خدا خواست كه فهم و حفظ آن را بمن عطا فرمايد ، و از زمانى كه آن دعا را در باره من كرد هيچ آيه ئى از قرآن و هيچ علمى را كه املا فرمود و من نوشتم فراموش نكردم و آنچه را كه خدا تعليمش فرمود از حلال و حرام و امر و نهى گذشته و آينده و نوشته اى كه بر هر پيغمبر پيش از او نازل شده بود از طاعت و معصيت بمن تعليم فرمود و من حفظش كردم و حتى يك حرف آن را فراموش نكردم ، سپس دستش را بر سينه‌ام گذاشت و از خدا خواست دلم را از علم و فهم و حكم و نور پركند ، عرضكردم اى پيغمبر خدا پدر و مادرم قربانت از زمانى كه آن دعا را در باره من كردى چيزى را فراموش نكردم و آنچه را هم ننوشتم از يادم نرفت ، آيا بيم فراموشى بر من دارى ؟ فرمود ! نه بر تو بيم فراموش و نادانى ندارم .
2 - محمد بن مسلم گويد بحضرت صادق عليه السلام عرضكردم ، چه مىشود مردمى را كه متهم بدروغ نيستند حديثى را با واسطه از رسول خدا ( ص ) روايت ميكنند ولى از شما خلافش بما ميرسد ؟ فرمود : حديث هم مانند قرآن نسخ مىشود .

83

نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 1  صفحه : 83
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست