نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 142
و چون جسم محدوديت دارد ، فزونى و كاهش پيدا ميكند و چون فزونى و كاهش پيدا كرد مخلوق خواهد بود . عرضكردم پس من چه عقيده داشته باشم ؟ فرمود : نه جسم است و نه صورت ، او اجسام را اجسام كند و صورتها را صورت نمايد ، جزء ندارد ، نهايت ندارد افزايش و كاهش نيابد ، اگر حقيقت چنان باشد كه آنها گويند ميان خالق و مخلوق و آفريننده و آفريده فرقى نباشد ، ولى اوست پديد آورنده ، ميان او و كسى كه جسمش ساخته و صورتش داده و پديدش آورده فرق است ، زيرا چيزى مانند او نيست و او بچيزى نماند . 7 - حمانى گويد : به امام موسى بن جعفر ( ع ) عرضكردم ، هشام بن حكم عقيده دارد كه خدا جسمى است كه چيزى مانند او نيست و او دانا ، شنوا ، بينا ، توانا ، متكلم و ناطقست ، و كلام و قدرت و علم در يك روشند ( عين ذاتند ) هيچ كدام از آنها مخلوق نيست ، حضرت فرمود : خدا او را بكشد مگر نميداند كه جسم محدود است و كلام غير متكلم است ، پناه ميبرم بخدا و در حمايت او از اين سخن بيزارى جويم نه جسمست ، نه صورت ، و نه محدوديت و هر چيز جز او مخلوق است بمحض اراده و خواست او موجود شود ، بدون كلام و حركت خاطر و سخن زبانى . 8 - محمد بن حكيم گويد براى حضرت ابو الحسن ( ع ) گفتار هشام جواليقى را كه خدا بصورت
142
نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 142