نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 13
از آنجا گذشت و عرضكرد پروردگارا مقدار پاداش اين بنده ات را بمن بنما خداوند باو نشان داد و او آن مقدار را كوچك شمرد ، خدا باو وحى كرد همراه او باش پس آن فرشته بصورت انسانى نزد او آمد عابد گفت تو كيستى ؟ گفت مردى عابدم چون از مقام و عبادت تو در اين مكان آگاه شدم نزد تو آمدم تا با تو عبادت خدا كنم پس آن روز را با او بود ، چون صبح شد فرشته باو گفت : جاى پاكيزه اى دارى و فقط براى عبادت خوبست . عابد گفت : اينجا يك عيب دارد . فرشته گفت ، چه عيبى ؟ عابد گفت : خداى ما چهارپائى ندارد ، اگر او خرى ميداشت در اينجا ميچرانديمش براستى اين علف از بين ميرود ! فرشته گفت : پروردگار كه خر ندارد ، عابد گفت : اگر خرى ميداشت چنين علفى تباه نميشد ، پس خدا بفرشته وحى كرد : همانا او را باندازه عقلش پاداش ميدهم ( يعنى حال اين عابد مانند مستضعفين و كودكان است كه چون سخنش از روى ساده دلى و ضعف خرد است مشرك و كافر نيست ليكن عبادتش هم پاداش عبادت عالم خداشناس را ندارد ) . 9 - امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلَّى الله عليه و آله نقل ميكند كه : چون خوبى حال مردى ( مانند نماز و روزه بسيارش ) بشما رسيد ، در خوبى عقلش بنگريد زيرا بميزان عقلش پاداش مييابد . 10 - ابن سنان گويد بحضرت صادق عليه السلام عرضكردم : مرديست عاقل كه گرفتار وسواس در وضو و نماز ميباشد : فرمود چه عقلى كه فرمانبرى شيطان ميكند ؟ گفتم : چگونه فرمان شيطان ميبرد ؟ فرمود از او بپرس وسوسه اى كه باو دست ميدهد از چيست ؟ قطعا بتو خواهد گفت از عمل شيطانست .
13
نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 13