نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 102
محالست كه مصنوع و حادث باشد ولى تو چون باين حقيقت پى نبردى در نقطه مقابل ما ايستادى ) . ( 1 ) آن مرد گفت : بمن بگو خدا از چه زمانى بوده است ، امام فرمود : تو بمن بگو چه زمانى بوده كه او نبوده تا بگويم از چه زمانى بوده است . آن مرد گفت : دليل بر وجود او چيست امام فرمود : من چون تن خود را نگريستم كه نتوانم در طول و عرض آن زياد و كم كنم و زيان و بديها را از او دور و سود و خوبىها را باو برسانم يقين كردم اين ساختمان را سازنده ايست و بوجودش اعتراف كردم علاوه بر اينكه مىبينيم گردش فلك بقدرت اوست و پيدايش ابر و گردش بادها و جريان خورشيد و ماه و ستارگان و نشانه هاى شگفت و آشكار ديگر را كه ديدم دانستم كه اين دستگاه را مهندس و مخترعى است . ( در حديث 277 توضيح بيشترى براى اين حديث بيان ميكنيم ) . 4 - عبد الله ديصانى از هشام پرسيد : تو پروردگارى دارى ، گفت : آرى گفت : او قادر است ؟ گفت : آرى قادر و هم قاهر است گفت : ميتواند تمام جهان را در تخم مرغى بگنجاند كه نه تخم مرغ بزرگ شود و نه جهان كوچك : هشام گفت : مهلتم بده ، ديصانى گفت : يك سال بتو مهلت دادم و بيرون رفت . هشام سوار شد و خدمت امام صادق ( ع ) رسيد و اجازه خواست و حضرت باو اجازه داد ، هشام عرضكرد : يا بن رسول الله عبد الله ديصانى از من سؤالى كرده كه در آن تكيه گاهى جز خدا و شما نباشد . امام فرمود : چه سؤالى كرده : عرضكرد : چنين و چنان گفت . حضرت فرمود : اى هشام چند حس دارى ! گفت : پنج حس . فرمود
102
نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 102