responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 339


ترجمهء ( 780 ) ايوب با بىگناهى هفت سال رنج كشيد - امام صادق گفته : ايوب با بىگناهى هفت سال رنج كشيد . او از قول پدر خود نقل كرد كه گفت كه ايوب بىگناه گرفتار رنج شد ، پيامبران گناه نكنند . زيرا از گناه كردن پاكاند و پيرامون گناه نمىگردند چه خرد و چه كلان ، ايوب با اين اندازهء رنج كه كشيد بوى بد و ريخت زشت در وى پديدار نشد و به اندازهء سر قلم خون و چرك از وى بيرون نيامد هيچ كس او را شوخ نيافت و از او بيم نكرد ، جايى از تن وى كرم نيفتاد ، خدا با پيامبران و ياران گرامى خويش در گرفتارى چنين كند . مردمان كه از ايوب كناره كردند براى تهى - دستى و سستى حال وى بود ، چون نمىدانستند پيش خدا ( نامش ارجمند باد ) چه مقامى دارد ؟ .
پيامبر مىگفت : رنج كشترين مردمان پيامبرانند . خدا ايوب را به گرفتارى سختى دچار ساخت و در ظاهر به ديدهء مردمان خوار داشت . تا چون بهره‌منديهاى خداى را در دست وى مىنگرند او را به خدايى مىپرستد . براى آنكه بدانند پاداش خدا دو گونه است : يكى به طور - ويژه و تفضل و ديگرى به طور شايستگى و بندگى تا كسى را كه سست است را خوار مدارند و تهى دستى و بيمارى را پست مشماراند و بدانند خدا هر كه را خواست بيمار و گرفتار مىسازد و هر كه خواهد شفا بخشد و ايشان را براى گروهى پند و براى دسته‌يى بدبختى و براى جماعتى سعادت قرار دهد بر همه حال داورى او دادگرانه گرانه و حكيمانه

339

نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 339
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست