responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 290


ترجمهء ( 739 ) اسلام بر هفت رسد قرار داده شده - عمار پور ابى احوص گفته : به امام صادق گفتم : مردمانى نزد ما ساكناند كه به امير المؤمنين على اعتقاد دارند وى را از همه برتر دانند ليك مانند ما او را وصف نمىكنند شناسايى ايشان در بارهء وى ژرف نيست . آيا ما با آنان دوست باشيم ؟ .
گفت : آرى اجمالا با ايشان دوستى كنيد ، هر كه اندازه‌يى دارد . نزد خدا چيزهايىست كه نزد پيامبر نيست ، پيامبر به درگاه خدا پايه‌يى دارد كه ما نداريم ، ما چيزهايى داريم كه شايد شما نداشته باشيد ، شما نيز پايه‌يى از شناسايى داريد كه شايد ديگران نداشته باشند ، خدا اسلام را بر هفت رسد بخش بندى كرده : شكيبايى ، راستى ، باور ، خشنودى ، به جاى آورى ، دانش ، بردبارى . آنگاه آن را ميان مردمان پخش كرد ، هر كه همه را داشته باشد او ايمانش كامل است و ظرفيت دارد . اما به برخى از مردم رسدى داده و به برخى دو رسد و به بعضى سه رسد و به گروهى چهار رسد و به دسته‌يى پنج رسد و به فرقه‌يى شش رسد و به جماعتى هفت رسد .
به آنكه رسدى داد هيچ گاه تكليف كسى كه دو رسد به وى داده تكليف مكند . و به آنكه دو داده انتظار سه مكند و سه داده را چهار رسد مخواهد و همچنين پس مردمان را به اندازهء توانايى تكليف كنيد تا از دين گريزان نگردند . مثالى بياورم تا از آن پند گيرى . مسلمانى همسايهء كافرى داشت كه با وى يار بود ، مسلمان خواستى كه يار وى نيز مسلمان گردد از اين روى هميشه اسلام را در ديدهء وى نمايش دادى تا مسلمان شد . فرداى آن روز مسلمان او را به مسجد برد نماز بام را با جماعت گزارد ، چون نماز سپرى شد او را گفت : لختى بنشين تا آفتاب برآيد و در ياد خدا باشى چون آفتاب دميدن گرفت بدو گفت : چه نيكوست هر گاه امروز را روزه بدارى و تا پيشين هم در اين مسجد قرآن فراگيرى ، او نيز روزه بداشت و تا نماز پيشين بماند بعدا نماز پسين گزاردند ، باز مسلمان گفت : اى يار نماز شام نزديك است بشكيب تا نمازگزاريم چون شام گزاردند گفت : نماز خفتن نيز بگزاريم كه عظيم ثوابى دارد . بعد نو مسلمان به سراى خود رفت .
مسلمان ديگر روز رفت و او را به مسجد خواند ، نو مسلمان گفت : اى يار من از مسلمانى بيزار هستم چون كه مرا فراغتى نيست كه پى كار و پيشه خود روم اين دين اسلام دين دشواريست .

290

نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 290
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست