نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 171
< فهرس الموضوعات > هر گاه على به نبردى مىرفت چهار منش داشت < / فهرس الموضوعات > ترجمهء ( 484 ) هر گاه على به نبردى مىرفت چهار منش داشت - پيامبر گفته : « سوگند به آنكه جان من به دست اوست هرگز على را به جنگى نفرستادم مگر آنكه ديدم جبرئيل با هفتاد هزار فرشته در جانب راست ويست و ميكائيل را ديدم كه با هفتاد هزار فرشته در جانب چپ اوست و فرشتهء مرگ مقابل ويست و ابرى بر سرش سايه كند تا به پيروزى رسد » . < فهرس الموضوعات > شگفتا از آنكه از چهار چيز مىترسد به چهار چيز پناه نمىبرد < / فهرس الموضوعات > ترجمهء ( 485 ) شگفتا از آنكه از چهار چيز مىترسد به چهار چيز پناه نمىبرد - امام صادق گفته : « در شگفتم از آنكه از چهار چيز مىترسد به چهار چيز پناه نمىبرد ! . در تعجب هستم از آنكه از دشمن مىهراسد ، چرا به گفتار خدا پناه نمىبرد ؟ كه گفته : « خدا ما را بسنده است و نيكو وكيلىست » . زيرا ديدم خدا در پس آن گفته : « با بهرهمندى و فزونى خدا بازگشتند ، بدى بديشان نرسيد . در شگفت هستم از آنكه اندوهناك است ، چرا به گفتار خدا پناه نمىبرد ؟ كه گفته : * ( « لا إِله إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ) * » . چون ديدم كه خدا از پس آن گفته : « خواهش وى را برآورديم و از اندوه رهايش داديم نيز مىرهانيم گروندگان را » . در شگفت هستم از آنكه گرفتار بد انديش است چرا به خدا پناه نمىبرد ؟ كه گفته : برگزار كردم كار خويش را به خدا زيرا خدا به بندگان بيناست » . از آن جهت كه ديدم خدا از پس آن گفته : « او را از بديهايى كه در بارهء وى انديشه داشتند نگاه داشت » . در عجب هستم از آنكه خواستار جهان و آسايش آن است ، چرا بگفتهء خدا پناه نمىبرد ؟ كه گفته : « هر چه خواهد همان است ، نيرويى جز به يارى خدا نيست » . زيرا ديدم كه خدا از پس آن گفته : « اگر چه مىبينى اكنون توانگرى و فرزند من از تو كمتر است ، اميد است كه خدا بهتر از باغ توبه
171
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 171