نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 150
آزمايشهاى خود آزار دهد به بانگ و فرياد پردازد آشكار خدا ترسانهيى دارد درون او از پرهيز تهىست و هميشه مردمان را پند و اندرز مىدهد . خدا كمر وى را بشكناد و بينى وى را ببراد . و اما سركش و ظاهر فريب هميشه بر همكاران خود پيشدستى كند و صدر نشيند و بانگ و فرياد در اندازد و در پيش توانگران فروتنى نمايد و خويشتن خرد گيرد از شيرينى ايشان همى خورد و دين خويش را براى گذران جهان همى فروشد ، خدا ديدهاش را كور كناد و از گروه دانايان ريشهاش را بر كناد ، و اما نشانهء آنكه دانش را دريافته و خردمند است ظاهرى گرفته و اندوهناك است در تيرگى شب به پرستش خدا مىپردازد در شب سرپوش خود را در نزد خدا خم كند و بيمناك باشد از هر كه بيمناك و گريزان است جز از برادران خود كه با ايشان خوى گرفته ، خدا از اين سبب او را پاينده بدارد و در روز رستخيز رهاييش دهاد » . < فهرس الموضوعات > هر كه با سه كس ستيزد خوار گردد < / فهرس الموضوعات > ترجمهء ( 448 ) هر كه با سه كس ستيزد خوار گردد - امام صادق گفته : « هر كه با سه كس ستيزد خوار گردد : پدر و فرمان روا ، بستانكار » . < فهرس الموضوعات > مردمان در قضا و قدر سه گروهاند < / فهرس الموضوعات > ترجمهء ( 449 ) مردمان در قضا و قدر سه گروهاند - امام صادق گفته : « مردمان در قضا و قدر سه گروهاند : گروهى كه اعتقاد دارند خدا مردمان را به گناه وامىدارد . چنين كسى يا كسانى در حكم خود كافراند . و گروهى كه عقيده دارند خدا كار را به مردمان برگزار كرده و در افعال و اعمال ايشان كارى ندارد ، چنين كسانى توانايى و قدرت خداى را از او دور و ناقص دانسته و كافراند ، گروهى كه گويند : خداى به اندازهء توانايى بندگان خود ايشان را تكليف كرده و بدان چه توانايى آن را ندارند تحميل نكرده چون كار نيك كنند خداى را ستايش نمايند و از كار بد آمرزش خواهند چنين كسان مسلماناناند تحقيقا » .
150
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 150